یک دهه پیش، وام های خرد یکی از امیدوارکننده ترین رویکردها برای کاهش فقر جهانی در نظر گرفته می شد. مفهوم ساده است: از طریق سازمانهایی مانند Kiva، اهداکنندگان میتوانند وامهای کوچک (حداقل ۲۵ دلار) به کارآفرینان کشورهای فقیر بدهند. کارآفرینان از این پول برای راه اندازی یک کسب و کار و بازپرداخت وام استفاده می کردند که سپس می توانست برای کمک به شخص دیگری استفاده شود. این جنبش توسط اقتصاددان بنگلادشی محمد یونس و بانک گرامین او که برنده جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۸۳ تأسیس کرد، راه اندازی شد.
با این حال، در سال های اخیر، برخی از تبلیغات پیرامون وام های خرد کاهش یافته است. در حالی که آنها می توانند تحت شرایط خاص مفید باشند – مانند جایی که افراد دارای تنوع زیاد در درآمد و دسترسی کمی به اعتبار هستند – آنها دور از درمان هستند.
همانطور که استفانی ویکسترا در سال ۲۰۱۹ برای Vox نوشت: «به جای اینکه اعتبارات خرد را همانطور که در دوران شکوفایی خود به تصویر میکشید بدانیم – به عنوان راهی برای رهایی مردم از فقر – باید آن را از دریچهای متفاوت ببینیم: به عنوان راهی برای گسترش گزینهها برای افراد فقیر. با ارائه خدمات مالی مطمئن تر. افراد بسیار فقیر مانند سایرین به این خدمات نیاز دارند و وجود سرمایه برای مقابله با درآمدهای نامنظم و گاهی غیرقابل پیش بینی کمک بزرگی به آنها می کند.
این کمتر هیجان انگیز است، اما چیزی نیست. وامهای ارزان قیمت احتمالاً زندگی بسیاری از افراد فقیر را تغییر نمیدهند، اما میتوانند جذب شوکها و هموارسازی مصرفشان را برای آنها کمی آسانتر کنند، و این هنوز میتواند ارزش انجام دادن داشته باشد.
مطالعه اخیر در مورد گرامین آمریکا، یکی از شعبه های بانک گرامین که به زنان فقیر در ایالات متحده وام می دهد، برخی از مزایای واقعی را که وام های خرد می تواند در جوامع محروم داشته باشد، مورد توجه من قرار داد، اما همچنین روشی شگفت انگیز که وام های خرد ممکن است اشتباه شود: اگر آنها زنان را تشویق به راه اندازی مشاغلی می کنند که کلاهبرداری یا طرح های هرمی هستند.
یک عارضه جانبی شگفت انگیز از تامین مالی خرد
مطالعه انجام شده توسط MDRC که ارزیابیهای مبتنی بر شواهد برنامههای تغییرات اجتماعی را انجام میدهد، به طور کلی نشان میدهد که Grameen America نتایج کوچک – اما خوب – مورد انتظار را برای بسیاری از شرکتکنندگان داشت. زنانی که در برنامه گرامین شرکت کردند احتمال بیشتری داشت که امتیازات اعتباری داشته باشند و مشاغل کوچک را اداره کنند و در نهایت نسبت به گروه کنترل پس انداز کمی بالاتری داشتند. این ممکن است زندگی را تغییر ندهد، اما خبر خوبی است.
با این حال، یکی از جزئیات گزارش برای من نگران کننده بود. Grameen America فقط برای زنانی که مشاغل کوچک را راه اندازی یا گسترش می دهند کمک هزینه می دهد. برخی از زنانی که در مطالعه MDRC حضور داشتند، غرفههای تاکو یا کسبوکارهای آرایش مو، مراقبتهای روزانه در منزل یا فروشگاههای صنایع دستی مبتنی بر Etsy را اداره میکردند.
اما برخی از آنها برای کسب و کارهای بازاریابی چند سطحی ثبت نام کردند، که در آن شما صدها یا هزاران دلار موجودی را از یک شرکت متمرکز خریداری می کنید و سپس آن را با حاشیه های اندک دوباره می فروشید، همه در حالی که برای ثبت نام دوستان و اعضای خانواده خود برای فروش محصولات شرکت تلاش می کنید. همچنین.
ساختار Grameen – که در آن دریافتکنندگان وام بهصورت گروهی برای وام درخواست میکنند و از یکدیگر در کسبوکارهای کوچک خود در جلسات منظم مرکز حمایت میکنند – میتواند به خوبی با مدل MLM فروش از طریق دوستان و خانوادهها هماهنگ باشد. مرسدس، یکی از شرکتکنندگان در برنامه وامهای گرمین آمریکا که در قطعه MDRC با او مصاحبه شد، جلسات مرکز را مکانی برای فروش توصیف کرد و گفت: «همه ما به یکدیگر کمک میکنیم. … گاهی مشتری های جدیدی پیدا کرده ام. من کارت های مری کی خود را دارم. وقتی اینجا هستم کارتهایم را رد می کنم [in the meeting]. یکی دیگر مال او را به من می دهد و من از اطراف خود عبور می کنم. و اینگونه انجام می شود. به طوری که کسب و کار بازده بیشتری داشته باشد.»
اگر MLM چیز خوبی است، پس این یک داستان دلچسب است. اما اگر آنها درنده باشند، مشکل ساز است. بنابراین درک سوابق Grameen مستلزم بررسی این سوال است که MLMها چگونه کار می کنند و اینکه آیا آنها وضعیت دریافت کنندگان گرامین را بدتر می کنند یا خیر.
شرکتهای بازاریابی چند سطحی (MLM) موضوع کمپین طولانیمدتی توسط بسیاری از حامیان مصرفکننده بودهاند که استدلال میکنند باید قوانین دقیقتری داشته باشند یا حتی ممنوع شوند. اکثر شرکت کنندگان در طرح های بازاریابی چند سطحی از فروش محصولات خود درآمد بسیار کمی دارند.
هربالایف، یک مکمل گیاهی که برای کاهش وزن محبوب است، یکی از طرحهای بازاریابی چند سطحی است که در میان برخی از دریافتکنندگان وام گرامین محبوبیت دارد، تا جایی که به نظر میرسد برخی از مکانهای فروش هربالایف در اطراف دفاتر وام گرامین جمع شدهاند.
بنابراین هربالایف چقدر سودآور است؟ یک کشمکش مداوم بین طرفداران مصرف کننده و شرکت در مورد اینکه چقدر باید در مورد آن افشا کنند وجود دارد. در بیانیه اجباری ۲۰۲۰ خود در مورد متوسط غرامت ناخالص، این شرکت گزارش داد که ۹۰ درصد از توزیع کنندگان سال اول کمتر از ۱۲۴۶ دلار در ماه حقوق می گیرند و نیمی از آنها کمتر از ۲۰۰ دلار در ماه دریافت می کنند. این ممکن است برای یک کنسرت جانبی خیلی بد به نظر نرسد، اما این رقم قبل از هزینه ها است، بنابراین اگر ۱۰۰۰ دلار برای خرید محصولات آنها برای فروش خرج کنید، یا اگر هزینه های تجاری دیگری مانند ویترین فروشگاه یا تبلیغات داشته باشید، در واقع ممکن است ضرر کنید.
شرکتکنندگانی که موفق میشوند اغلب بیشتر پول خود را از ثبتنام شرکتکنندگان دیگر به دست میآورند، که میتواند باعث شود کل ماجرا بیشتر شبیه یک طرح هرمی باشد تا یک تجارت قانونی. اجرای یک طرح هرمی غیرقانونی است، اما MLMها از آنجایی که یک محصول وجود دارد، مجاز هستند، حتی اگر ساختارها و مشوقهای مشابه طرحهای هرمی را به نمایش بگذارند.
با این حال، بسیاری از آنها با تنظیم کننده ها درگیر شده اند. در سال ۲۰۱۶، هربالایف موافقت کرد که به طور کامل عملیات خود را در ایالات متحده بازسازی کند و در پاسخ به شکایت تنظیم کننده ای که شرکت را به “تعریف درآمد نادرست یا گمراه کننده” و “ساختار جبران خسارتی که باعث آسیب به شرکت کنندگان می شود یا احتمالاً به آنها آسیب می رساند”، ۲۰۰ میلیون دلار جریمه پرداخت کرد. ”
گرامین سالهاست که مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا برخی از گیرندگان وام آن از وامهای خود برای راهاندازی یک MLM استفاده میکنند، اما هنوز یک سوال باز وجود دارد: آیا گرامین واقعاً باعث میشود گیرندگان به یک MLM بپیوندند یا فقط به آنها دسترسی مالی داده است که قبلاً کاری انجام میدادند. قرار بود به هر حال انجام دهند؟
گزارش MDRC تا حدودی این موضوع را روشن می کند. در پایان این گزارش آمده است: «گرمین آمریکا نرخ زنانی را که در یک تجارت فروش مستقیم/MLM فعالیت میکنند، افزایش داد». ۳۶ درصد از زنان در گروه Grameen America و ۲۶ درصد از زنان در گروه کنترل گزارش دادند که یک تجارت فروش مستقیم/MLM را حدود ۳۶ ماه پس از ورود به مطالعه داشتند. بنابراین، به نظر میرسد که بیشتر افزایش مالکیت کسبوکار در ۳۶ ماهگی ناشی از فعالیتهای تجاری فروش مستقیم/MLM بوده است.
پاسخ به یک سوال مهم دیگر – اینکه آیا زنانی که از طریق Grameen به MLM پیوستهاند، وضعیت بدتری برای آن داشتند یا خیر – دشوارتر است. این مطالعه زنانی را که از طریق Grameen وام دریافت کردند با یک گروه کنترل مقایسه کرد و سپس برخی از تجزیه و تحلیلهای زیر گروهی را انجام داد که به طور خاص برای زنانی که MLM را اداره میکردند، در مقایسه با زنانی که کار دیگری با وامهای خود انجام دادند، بررسی کرد.
مشکل تجزیه و تحلیل های زیرگروهی این است که، به طور کلی، مطالعه ای که حجم نمونه به اندازه کافی بزرگ برای تشخیص اثر اولیه مورد نظر دارد، حجم نمونه کافی برای تشخیص تفاوت های زیر گروهی نخواهد داشت. این باعث میشود که گزارش MDRC در مورد این سؤال که آیا زنانی که از طریق Grameen به MLMs پیوستهاند، وضعیت بدتری دارند یا خیر، به طرز ناامیدکنندهای بینتیجه است.
یکی از مواردی که در این گزارش اندازهگیری شد «مشکلهای مادی» است – اینکه آیا زنان گزارش دادهاند که برای تأمین مخارج زندگی خود تلاش میکنند. وام های Grameen به این امر کمک کردند – مگر اینکه آنها را برای MLM خرج کنید. این گزارش نشان میدهد: «هیچ تأثیری بر تعداد مشکلات مادی گزارششده در میان زنانی که قبلاً فعالیت میکردند یا قصد داشتند تجارت فروش مستقیم/MLM را اداره کنند، وجود نداشت.»
از سوی دیگر، کارکنان گرامین به من آمار متفاوتی را اشاره کردند که برای MLM ها بسیار مثبت تر بود: زنانی که MLM را اداره می کردند، نسبت به زنانی که مشاغل معمولی را اداره می کردند، «درآمد خالص» بالاتری را گزارش کردند.
«اگر به عنوان حدس از من بپرسید، فکر میکنم آنها هم این کار را نمیکنند [as the women who started other businesses]استفان نونز، یکی از طراحان مطالعه MDRC، به من گفت، “اما متأسفانه تجزیه و تحلیل زیرگروه قادر به پاسخگویی به شما نیست.”
که مسائل را پیچیده تر می کند، برخی از زنان هر دو را انجام می دهند: برای مثال، یک فروشگاه کوچک راه اندازی می کنند، که در آن هم محصولات MLM و هم محصولات دیگر را می فروشند، یا اینکه به مرور زمان وام خود را برای چه نوع کسب و کاری تغییر می دهند. گرامین به من گفت: «اعضای ما اغلب به طور همزمان بیش از یک فعالیت کارآفرینی را انجام میدهند تا مخارج زندگی خود را تامین کنند، بنابراین بسیاری از آنها همزمان در فعالیتهای کارآفرینی دیگر درگیر هستند و همزمان در فروش مستقیم شرکت میکنند.
با نمونه کوچک و معیارهای ترکیبی، ممکن است فرد به آنچه قبلاً در مورد MLM اعتقاد داشت، پیشفرض شود: اگر فکر میکردید خوب هستند، پس این دادهها نظر شما را تغییر نمیدهند، اما اگر فکر میکردید مضر و بد هستند. ایده، این دادهها مطمئناً به شما اطمینان نمیدهند.
من تمایل دارم در مورد MLM ها تردید داشته باشم، بنابراین یافته های MDRC – در حالی که آنها همچنین بسیاری از مزایای واقعی برنامه وام گرامین را برجسته می کنند – باعث توقف جدی من در مورد ارزش وام های خرد در ایالات متحده می شود. فقط این نیست که ممکن است در رهایی مردم از فقر چندان مؤثر نباشند، بلکه با افزایش احتمال درگیر شدن شرکتکنندگان در MLM، میتوانند به طور فعال زندگی مردم را بدتر کنند.
جایی که استقلال گیرنده ممکن است اشتباه کند
بسیاری از مواردی که MLM ها را مضر می کند این است که شرکت کنندگان تشویق می شوند تا به شدت فروش را به دوستان و خانواده خود تحمیل کنند، به این معنی که هر گونه درآمدی از شرکت کننده اغلب به ضرر جامعه و شبکه حمایتی آنها تمام می شود. اساساً، بدهکاری برای پیوستن به MLM توسط کارشناسان مالی به شدت منع می شود. نرخ بهره وام های خرد گرامین بین ۱۵ تا ۱۸ درصد است (که با استانداردهای موجود در صنعت خارج نیست، اما قطعاً بی اهمیت نیست).
گرفتن چنین وام با بهره بالا برای پیوستن به MLM غیرعاقلانه به نظر می رسد، و اعطای وام به زنانی که تمایل خود را برای خرج کردن وام در MLM ابراز می کنند، به نظر یک سیاست بد ضد فقر است.
گرامین آمریکا وقتی با من تماس گرفتم به من گفت: «گرامین آمریکا به اعضا درباره انتخاب کسبوکارشان توصیه نمیکند یا از وامها بر اساس نوع کسبوکار خودداری میکند تا زمانی که وامگیرندگان بتوانند ثابت کنند که وجوه آنها برای مقاصد تجاری استفاده میشود و تجارت قانونی است». “تجربه ما این است که اعضای ما می دانند چگونه وام های تجاری خود را به بهترین نحو استفاده کنند و نوع تجارتی که معتقدند برای آنها موفق خواهد بود.” دادههای ما نشان میدهد که بسیاری از اعضا در یک نوع کسبوکار شروع میکنند، به عنوان مثال فروش مستقیم، و سپس در طول برنامه ما به انواع دیگر کسبوکارها میروند.»
به طور کلی، زمانی که خیریه ها متعهد به خودمختاری گیرندگان هستند، به آن احترام می گذارم.
اما گرامین فقط به مردم وام نمیدهد و به آنها اعتماد نمیکند تا هر کاری را که به نظر میرسد بهترین کار را با پول انجام دهند، مانند برنامههای اعطای نقدی مستقیم. آنها از گیرندگان می خواهند که وام ها را برای یک تجارت کوچک خرج کنند و تا حدی بر اساس کسب و کاری که گیرندگان در حال اجرا هستند، تصمیمات وام می گیرند.
یکی از حسابهای موجود در گزارش MDRC از فردی با مسئولیتهای صدور وام (که نامش فاش نشده است) روند زیر را شرح میدهد: «افرادی که میبینم باشگاه هربالایف دارند، من به آنها ۱۰۰۰ دلار میدهم. ۱۵۰۰ دلار برای افرادی که می بینید با وسایل و لباس هایشان در اطراف قدم می زنند [to sell]. … یعنی همه چیز در مورد تحلیل فرد است. اگر زن جوانی را ببینم که مری کی را می فروشد، خیلی خوب، ۱۰۰۰ دلار.
گرامین کاملاً در حال تصمیم گیری است که چه استفاده هایی از پول در برنامه آنها مشروع است و کدام غیر قانونی. آنها تصمیم گرفته اند که طرح های بازاریابی چند سطحی را یک “کسب و کار کوچک” در نظر بگیرند، در حالی که به طور منطقی می توان سیاستی داشت که یک “کسب و کار کوچک” نمی تواند شامل ثبت نام به عنوان بخشی از یک شرکت بازاریابی چندسطحی/فروش مستقیم باشد.
مداخلات موثر ضد فقر سخت است. اما به نظر من در اینجا میوه های کم ارزشی وجود دارد: اگر می خواهید برای راه اندازی مشاغل کوچک به مردم وام بدهید، به جای پیوستن به MLM، افرادی را که در حال راه اندازی کسب و کار خود هستند، هدف قرار دهید.