چرا بسیاری از جوانان آمریکایی اینقدر از زندگی جنسی خود ناراضی هستند؟
این سوالی است که بر سر کتاب جدید و جذاب کریستین امبا، ستون نویس واشنگتن پست، به نام کریستین امبا مطرح می شود بازاندیشی در مورد جنسیت: یک تحریک. در واقع یک تحریک آمیز: امبا در کتاب به این موضوع می پردازد که چرا جوانان، به قول او، «به دلایلی که کاملاً با آن موافق نیستند، درگیر برخوردهای جنسی می شوند که واقعاً نمی خواهند».
او استدلال می کند که انقلاب جنسی، یا جنبش مثبت اندیشی جنسی، رابطه جنسی را به یک معامله توخالی – و گاهی تحقیرکننده – تبدیل کرده است. و بهای آزادی جنسی، فرهنگ دوستیابی گسترده ای بوده است که از قضا، تابوهای جدید را جایگزین تابوهای قدیمی کرده و بسیاری از ما، به ویژه زنان را بدبخت کرده است.
بخشهایی از استدلال امبا وجود دارد که من با آن موافقم و بخشهایی از آن موافق نیستم، بنابراین برای اپیزود اخیر با او تماس گرفتم. مکالمات Vox. ما بحث می کنیم که چگونه مذهب کاتولیک او دیدگاه های او را در مورد رابطه جنسی اعلام می کند، چرا فکر می کند رضایت کافی نیست، و چه نوع فرهنگ جنسی را می خواهد در جهان ببیند.
در زیر گزیده ای است که برای طول و وضوح ویرایش شده است. مثل همیشه، موارد بیشتری در پادکست کامل وجود دارد، پس گوش کنید و دنبال کنید مکالمات Vox در پادکست های Apple، Google Podcasts، Spotify، Stitcher یا هر جا که به پادکست گوش می دهید.
شان ایلینگ
چه کسی یا چه چیزی را می خواهید با این کتاب تحریک کنید؟
کریستین امبا
این کتاب فشاری است برای بازنگری در برخی از مفاهیم ما در مورد جنسیت و تمایلات جنسی، و معنای آنها در زندگی ما، به ویژه پس از انقلاب جنسی و در طول جنبش های فمینیستی موج سوم. بنابراین بازاندیشی در مورد نحوه صحبت درباره رضایت و نقشی که از رضایت خواسته ایم به عنوان داور در مورد خوب بودن یا نبودن رابطه جنسی، تحریکی است. همچنین در مورد روشی است که ما در مورد جنسیت و مفاهیم آزادی، حریم خصوصی، و برابری صحبت میکنیم، و اینکه اینها قرار است چه شکلی باشند.
من امیدوارم که این یک تحریک برای گفتگو و نه فقط برای عصبانیت باشد. اما من فکر میکنم که درخواست نگاهی دوباره و دقیقتر به ارزش اخلاقی جنسی، سؤالات اخلاقی مربوط به رابطه جنسی، اینکه آیا برخی از خواستهها برای ما سالم هستند یا نه، باعث تحریک عرضهکنندگان آنچه من در رابطه جنسی میخوانم میشود. کتاب “مثبت جنسی غیرانتقادی”، که این ایده است که رابطه جنسی عالی است، هر رابطه جنسی خوب است –
شان ایلینگ
چه اشکالی در آن دیدگاه وجود دارد؟
کریستین امبا
خوب، چند زوایای مختلف وجود دارد که من در کتاب به آن ها می پردازم. اولین مورد این ایده است که رضایت می تواند کارکردی مشروع برای رابطه جنسی داشته باشد. اینکه وقتی دو بزرگسال رضایت دارند، دو بزرگسال که موافقت کرده اند کاری انجام دهند، دیگر چیزی برای انتقاد وجود ندارد. چیزی برای بازجویی وجود ندارد من فکر می کنم که رضایت یک مبنای حقوقی عالی است – کاملاً ضروری است. این سطحی است که ما باید در زیر تمام برخوردهای جنسی خود داشته باشیم، تا آنها به طور فعال غیرقانونی یا فعالانه به شخص دیگری حمله نکنند.
اما ما از رابطه جنسی خیلی بیشتر از غیرقانونی نبودن می خواهیم. ما می خواهیم در مورد اینکه چه چیزی به یکدیگر مدیون هستیم، در مورد مسئولیت هایی که در قبال یکدیگر داریم، در مورد اینکه آیا رابطه جنسی فقط قانونی نیست، بلکه واقعاً از نظر اخلاقی و اخلاقی خوب است سؤال کنیم. و بنابراین، گفتن “هر چیزی که قبلاً رضایت داشته باشد، ما در مورد آن صحبت نمی کنیم”، همه این سؤالات واقعاً مهم را کنار می گذارد، حتی در مورد اینکه آیا رضایت منصفانه به دست آمده است یا خیر، آیا واقعاً به شریک زندگی خود کمک می کنیم یا خیر، یا خیر. انجام دادن حتی برای ما خوب است.
شان ایلینگ
وقتی این را می شنوم، فکر می کنم به این معنی است که شما فکر می کنید رضایت کافی نیست، زیرا ما در واقع نمی دانیم چه چیزی برای ما خوب است، در مورد خواسته ها و نیازهای خود گیج شده ایم. و بنابراین، به دلیل این سردرگمی، ما به چیزهایی رضایت می دهیم که برای ما بد است. آیا این برداشت نادرست از اعتقادات شماست؟
کریستین امبا
من فکر می کنم که واقعا درست است. من فکر میکنم رضایت دادن به چیزهایی که در درازمدت برای ما مفید نخواهد بود، یا ما را به زندگی جنسی که میخواهیم نزدیکتر نمیکند، یا حتی به شکوفایی عمومی انسانی که عمیقاً میخواهیم، بسیار آسان است.
از طرف دیگر، من همچنین فکر می کنم که رضایت در بسیاری از موارد می تواند به عنوان برگ انجیر برای خودخواهی استفاده شود. و ما این را در برخی از موارد #MeToo بی نظم می بینیم، درست است؟ برای مثال، جایی که فردی مانند لوئیس سیکی، دفاعش پس از خودارضایی در مقابل همکارانش و ترک آنها، در برخی موارد آسیب دیده است، این است: «اول پرسیدم و آنها رضایت دادند، پس خوب بود».
یا من در حال خواندن پرونده ایوان ریچل وود و مرلین منسون هستم و او در مورد اینکه چگونه مرلین منسون مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، چگونه او تمام این رفتارهای وحشتناک را در مورد او اعمال می کند که او واقعاً نمی خواست، اما او مجذوب شده بود. او، و این اتفاق افتاد. و دفاع او چیزی شبیه این است: «خب، این یک رابطه توافقی و صمیمی بود. پس چرا مرا در این مورد اذیت می کنی؟»
رضایت این کار را درست نمی کند، و من فکر می کنم که پوشش زیادی برای افرادی فراهم می کند که با گرفتن رضایت ظاهراً برای فعالیت هایی که نباید انجام می دهند، از آن سوء استفاده می کنند.
شان ایلینگ
من چیز زیادی در مورد آن موارد نمی دانم، اما در کتابی که با شما مصاحبه می کنید افرادی هستند که به دلایل مختلف از برخوردهای توافقی راضی نمی شوند و فکر می کنم فکر می کنم چه کسی در این مورد مقصر است؟ اگر ما به عنوان یک بزرگسال آگاهانه به چیزی رضایت دهیم و در نهایت نتیجه را دوست نداشته باشیم، آیا این اتفاقی نیست که در جامعهای آزاد رخ میدهد که در آن مردم انتخابهای آزادانه انجام میدهند و در نتیجه اشتباه میکنند؟
کریستین امبا
نه، متوجه شدم. نکته بعدی این است که فقط بگویید: «خوب، ما لزوماً مطمئن نیستیم که چه کاری باید انجام دهیم یا انتخابهای بدی انجام میدهیم، و این اراده آزاد است. انسان بودن در جامعه آزاد همین است.» و یکی از مخالفتهایی که من به این انتقاد از رضایت گرفتم این است: «خب، میخواهی چه کار کنی؟ آیا می خواهید رابطه جنسی بد را غیرقانونی کنید؟ یا قانون را در مورد کسی که با کسی رابطه جنسی دارد و این خوب نیست، وضع کند؟» نه، من آن را نمی خواهم.
وقتی از رضایت انتقاد می کنم، نمی گویم که نباید آن را داشته باشیم یا اینکه پلیس رضایت باید وجود داشته باشد که مطمئن شود هر برخوردی ایده آل است. اما من همچنین فکر میکنم که میتوانیم هنجارهای بهتر و استاندارد بالاتری برای آنچه در رابطه جنسی دنبال میکنیم و انتظاراتی که از یکدیگر داریم، پس از رضایت، داشته باشیم تا ما را به داشتن تعاملات خوب بیشتر در مقابل تعاملات بد یا متوسط نزدیکتر کند. .
شان ایلینگ
چه نوع استانداردی؟
کریستین امبا
استاندارد بالاتری که من در این کتاب پیشنهاد میکنم، این ایده از خواستن خیر و صلاح دیگری است، که اساساً به معنای اهمیت دادن به تجربهی طرف مقابل، به شخص دیگر است، همانقدر که در هر برخورد جنسی به خودتان اهمیت میدهید. و در حالت ایدهآل سعی کنید بفهمید که چه چیز خوبی برای آنها و شما با هم دنبال میشود، و برخوردهایتان را به سمت آن هدف قرار دهید. و درک این موضوع که اگر قادر به تشخیص آن نیستید، ممکن است در آن لحظه تمایلی به داشتن رابطه جنسی با این شخص نداشته باشید.
باز هم این یک معیار قانونی نیست. این مانع از داشتن رابطه جنسی بد نمی شود. اگر این کار را نمی کنید، دست قانون مانع از داشتن رابطه جنسی نمی شود. اما حتی تلاش برای حفظ استانداردهای بالاتر، فقط فکر کردن به این سؤالات قبل از انجام آن، به این معنی است که ما به احتمال زیاد در مکان بهتری قرار خواهیم گرفت تا زمانی که فقط بگوییم: “خب، تا زمانی که ما با هر چیزی موافقت کردم، خوب است.
شان ایلینگ
همانطور که می دانید تاریخ در اینجا بسیار مهم است. در کتاب، شما استدلال میکنید یا حداقل به این موضوع اشاره میکنید که فرهنگ جنسی ما در گذشته بهتر بود، در حالی که آنقدرها آزادیبخش نبود. اما آن موقعیت و تابوهایی که آن را شکل دادند برای افرادی – مانند آمریکاییهای همجنسگرا – که با آداب و رسوم مرسوم ما در مورد سکس مطابقت نداشتند، سخت بود، و من مطمئن نیستم که چگونه این موضوع با داستان شما یا شما چگونه میآید. این مزایا را در مقابل هزینه ها بسنجید.
کریستین امبا
فکر میکنم این نقد واقعاً مهمی است و من سعی میکنم در کتاب به آن فکر کنم، اگرچه همیشه زمینههایی وجود دارد که میتوانستم در مورد آن صریحتر صحبت کنم. حق با شماست که ما در انقلاب جنسی پیشرفت زیادی داشته ایم. فکر میکنم این عالی است، مخصوصاً برای گروههایی که شما نام بردید، بهویژه برای زنان، برای افراد دگرباش، که امیال و شخصیت خود را تأیید میکنند، که در نهایت به عنوان بازیگران برابر در جامعه با آنها رفتار میشود، یا حداقل باید با آنها رفتار میشود.
اگرچه من رضایت را نقد می کنم، اما این واقعیت که ما توانستیم به جایی برسیم که بتوانیم اذعان کنیم که این مهم است و باید آن را داشته باشیم، خوب است. این یک جهش به جلو بود که سال ها، دهه ها طول کشید و واقعاً باورنکردنی است. با این اوصاف، میتوانیم از پیشرفتهایمان قدردانی کنیم و در عین حال پیشنهاد کنیم و درک کنیم که هنوز راههایی برای رفتن وجود دارد. ما هنوز میتوانیم درک کنیم که برخی از مناطق آنقدر تغییر نکردهاند و همچنین مشکلات جدیدی حتی در بحبوحه انواع جدید آزادسازی به وجود آمده است.
ما نمیخواهیم در اینجا به عقب برگردیم – مطمئناً نمیخواهم. این در نهایت به حرکت رو به جلو به سمت مکانی است که در آن ما استانداردهای مراقبتی بالاتری داریم که به همه ما خدمت می کند.
شان ایلینگ
آیا احساس میکنید که دیدگاههای شما در مورد رابطه جنسی لزوماً به دیدگاه مذهبی شما پیوند خورده است؟
کریستین امبا
سوال جالبیه پاسخ بله است. من در سال آخر کالج به کاتولیک گرویدم. و دریافتم که کلیسای کاتولیک دارای پسزمینهی فلسفی و الهیاتی بسیار قویتر و پایهای در سنت تفکر عملی و معنوی در مورد جنسیت است. و نه فقط سؤالات مربوط به خود جنس، بلکه انواع سؤالات در مورد جنسیت و چگونگی ارتباط آن با ایمان مسیحی.
اما من این کتاب را لزوما برای خوانندگان کاتولیک یا برای کشیشم ننوشتم. من این کتاب را در پاسخ به بسیاری از افرادی که با آنها صحبت کردم – چه مذهبی و چه غیرمذهبی – که احساس میکردند در فرهنگ نارضایتی جنسی وجود دارند، مینوشتند و مطمئن نیستند که در مورد آن چه کنند. و آنها در تلاش بودند تا دریابند که چگونه به برخی از این سؤالات پاسخ دهند و به اخلاق جنسی بهتری دست یابند.
من به دنبال اخلاقی بودم که برای کسی که مذهبی نیست، من نبودم، منطقی باشد و به طور کلی مفید باشد. و بنابراین من زمان زیادی را صرف این کردم که از مردم بپرسم که فکر می کنند یک فرهنگ جنسی خوب چگونه خواهد بود. آنها از یک برخورد جنسی متفاوت از برخوردهای جنسی که به نظر می رسید به آنها ادامه می دادند، چه می خواستند؟
و بسیاری از مردم گفتند که به دنبال “همدلی” یا “مراقبت” هستند. یک مصاحبه وجود دارد که در کتاب بسیار به یاد ماندنی است، و آن زنی است که به شدت غیر مذهبی است و اساساً به شریک زندگی خود می گوید: “آیا می توانیم یک روز همدیگر را دوست نداشته باشیم؟” این همان چیزی است که او میخواست اخلاقی شبیه به آن باشد. و من فکر می کنم که این چیزی است که بین مردم، چه مذهبی و چه غیرمذهبی مشترک است.
برای شنیدن بقیه مکالمه، اینجا کلیک کنید، و حتما مشترک شوید مکالمات Vox بر پادکست های اپل، پادکست گوگل، Spotify، دوخت، یا هر جا که به پادکست گوش می دهید.