باشگاه کتاب Vox در حال پیوند است Bookshop.org حمایت از کتابفروشان داخلی و مستقل.
قلعه تنهاییرمان ۲۰۰۳ جاناتان لتم که منتخب باشگاه کتاب Vox برای ماه مه است، به نظر می رسد که در یک تابستان طلایی کودکی اتفاق می افتد. این تداعی درخشان از تعطیلات یک بچه بروکلین است که تقریباً به طرز دردناکی زیبا به نظر می رسد: روزها ابدی هستند، اسپالدین ها از دیوارهای سنگی قهوه ای صورتی و عالی می پرند، آب از شیرهای آتش نشانی به طرز تکان دهنده ای سرد – و در لحظاتی خاص، در حالی که به داخل می پرید. هوا برای گرفتن توپ دیواری، تقریباً به نظر می رسد که می توانید پرواز کنید.
مینگوس راد در پایان این کتاب فکر میکند: «اما داستانهایی که به خودتان گفتید – که وانمود میکردید به یاد میآورید، انگار هر بعدازظهر یک تابستان بینهایت اتفاق میافتادند – واقعاً چند روز بود که به افسانه تبدیل شده بود.» دژنیمه دوم غم انگیز بزرگسالان. «حتی چند بار آن شیر آب باز شده بود؟ آیا در بهترین حالت دو بار آب را از پنجره ماشین عبور دادید؟ تابستان در نهایت فقط چند بعد از ظهر سوخت.»
مانند آن رمان بزرگ آمریکایی دوران کودکی، زنان کوچک، قلعه تنهایی بر روی یک دوتایی ساخته شده است: نیمه اول به لذت ها و دردهای دوست داشتنی، شریرانه دوران کودکی اختصاص دارد که با شدت احساسی دردناک به یاد می آید، و نیمه دوم به سوگواری برای مرگ آن دوران کودکی و حسابرسی با ارواح ناآرام آن. دیلان ابدوس ۳۵ ساله به دوست دختری افسون شده که می خواهد بداند چرا زیارتگاه را رها نمی کند، توضیح می دهد: «کودکی من تنها بخشی از زندگی ام بود که در دوران کودکی ام غرق نشد. روزهای بروکلین او
دیلن دوران کودکی خود را در گوانوس در دهه ۱۹۷۰ می گذراند، درست زمانی که آن محله در آستانه تبدیل شدن به تپه بوهو بوروم است. والدین دیلن از جمله اولین موجهای ژانریفایرهای سفیدپوست هستند، یک جفت هیپی مترقی که دیلن سفیدپوست خندهدار را به محله اکثریت سیاهپوستان میفرستند تا آرمانشهری پسا نژادی ایجاد کنند، و به دوستان خود میبالند که او در کل یکی از سه بچه سفیدپوست است. مدرسه
با این حال، دیلن، آرمان شهر را در گووانوس نمی یابد. همانطور که در سرتاسر بخش با عنوان «آندربرگ» یاد میگیریم، دیلن نرم است، و به وضوح از امتیاز نژادی و طبقاتی لازم برای خروج از بروکلین، با توجه به زمان کافی برخوردار است. این حقایق در کنار هم او را به عنوان هدفی برای آنچه در محلی به نام «یوغ زدن» شناخته میشود، نشان میدهد، یک شبه دزدی که تحت پوشش رفاقت انجام میشود که باعث میشود دیلن روزانه از پول جیبیاش خلاص شود.
پناهگاه دیلن به شکل مینگوس راد، پسر ترکیبی کاریزماتیک یک خواننده سول تقریباً مشهور و رهبر طبیعی بلوک است. مینگوس دیلن را زیر بال خود می گیرد، از جمله او در بازی های توپ، به او آموزش دزدی از مغازه و برچسب زدن را می دهد. دیلن فوراً مینگوس را می پرستد و دوستی آنها شدت عاشقانه ای پیدا می کند که خیابان های ناهموار بروکلین را به بهشتی بدون والدین تبدیل می کند.
در طنین اولیه و بیگناهی از تصاحب فرهنگی که او بدبینانه در بزرگسالی ادامه خواهد داد، دیلن شروع به نوشتن برچسب مینگوس برای او در سراسر خیابان میکند. اما تیم دیلن و مینگوس برای دوام آوردن از فشارهای بروکلین در دهه ۱۹۷۰ ساخته نشده است. مداخله گرها مداخله می کنند، تصاویر آینه ای منحرف از دیلن و مینگوس: یک بچه سفیدپوست عصبی که دیلن تقریباً به همان اندازه که خودش را تحقیر می کند. یک بچه سیاهپوست که دیلن از او می ترسد به گونه ای که اجازه نمی دهد از مینگوس بترسد. دیلن در یک مدرسه آهنربا به شدت جدا شده آزمایش میکند و به سمت منهتن و صحنه پانک میرود، جایی که اغلب او را برای خرید مواد مخفی میکنند. مینگوس در Gowanus می ماند و شروع به فروش مواد مخدر می کند.
چیزی که دیلن و مینگوس را برای مدتی با هم مرتبط نگه می دارد، راز مشترک آنهاست: حلقه جادویی که به آنها اجازه پرواز می دهد. آنها از آن برای مبارزه با جرم و جنایت استفاده می کنند.
در حال حاضر گنجاندن یک کتاب کمیک مانند یک حلقه جادویی در یک رمان ادبی یک حرکت آشنا است، اما وقتی لتم در سال ۲۰۰۳ این ترفند را انجام داد، هنوز یک نوآوری رسمی جسورانه بود. در اینجا به عنوان امیدی درخشان برای رستگاری عمل میکند: به هر حال، اگر چیزی بتواند نژادپرستی ساختاری آمریکا را شکست دهد و به این دو پسر اجازه دهد که به سادگی یکدیگر را دوست داشته باشند، باید چیزی جادویی باشد.
در عوض، جادوی حلقه در انجام غیرممکنها شکست میخورد. دیلن و مینگوس از هم دور می شوند.
در نیمه دوم رمان، دیلن یک منتقد موسیقی ۳۵ ساله تلخ است که در برکلی زندگی میکند، به اعتبار خیابانی که از دوران کودکیاش در بروکلین و دوست دختر سیاهپوستش میبرد، ارج مینهد و در مورد خیانت به دوست دختر با یک پیشخدمت کوکتل بلوند خیالپردازی میکند. مینگوس یک معتاد به مواد مخدر است که از ۱۸ سالگی در داخل و خارج از زندان دوچرخه سواری کرده است.
اتفاق نظر انتقادی این است که نیمه دوم دژکه دیلن پس از اینکه ما را در نیمه اول حذف سوم شخص نگه داشت، به صورت اول شخص روایت میکند، بخش ضعیفتر این رمان است. این فیلم با عنوان «زندانیها» فاقد حرکت رو به جلو و زیبایی درخشان نیمه اول است و در عوض بیهدف در صحنههای طنز یکی پس از دیگری پیچ و تاب میخورد، قبل از اینکه دیلن سرانجام به بروکلین و مینگوس بازگردد. دژ یک بار دیگر هدف خود را پیدا می کند.
اما این هرج و مرج بسیار آرام در «زندانیها» است که باعث میشود «آندربرگ» در نگاهی به گذشته بیش از پیش بدرخشد، و این باعث میشود شما احساس کنید که دیلن چه چیزی را از دست داده است. قلعه تنهایی رمانی از دلشکستگی است و دیلن بدون مینگوس مردی دلشکسته است. از همین رو دژ تنها زمانی دوباره شروع به اوج گیری می کند که بالاخره به طور کامل در صدای مینگوس وارد می شود و ما تراژدی کامل ویرانی او را دریافت می کنیم.
نظرات خود را در مورد قلعه تنهایی در بخش نظرات زیر، و مطمئن شوید که برای رویداد گفتگوی زنده آتی ما با جاناتان لتم پاسخ دهید. در همین حال، برای اطمینان از اینکه چیزی را از دست ندهید، در خبرنامه باشگاه کتاب Vox مشترک شوید.
موضوعات بحث
- جیمز وود منتقد معروف بود دژ یک بررسی متفاوت در جمهوری جدید پس از انتشار. هشت سال بعد، لتم با مقاله ای در لس آنجلس ریویو آو بوکز پاسخ داد و با این واقعیت که وود حتی هرگز به حلقه جادویی در مرکز کتاب اشاره نکرد، اعتراض کرد. یک دعوای ادبی کلاسیک!
- قلعه تنهایی در دهه ۲۰۱۰ در یک موزیکال بسیار ناقص و بسیار زیبا با موسیقی مایکل فریدمن بزرگ اقتباس شد.اندرو جکسون خونین خونین). این بدبختی برای اولین بار در تئاتر عمومی در سال ۲۰۱۵، همان فصل همیلتون، بنابراین اکسیژن بسیار کمی در اتاق برای دیگران باقی مانده بود، اما حداقل آنقدر خوب عمل کرد که آلبوم بازیگران را به دست آورد. در اینجا می توانید به کل آن گوش دهید.
- بخش کالج کامدن از دژ بر اساس دوران لتم در کالج بنینگتون است که او به همراه برت ایستون الیس در آن شرکت کردند.روانی آمریکایی) و دونا تارت (انتخاب باشگاه کتاب Vox). تاریخچه مخفی). Lethem یکی از چهرههای متعددی است که در این تاریخ شفاهی بسیار خوب آن دوران، و همچنین در این پادکست تقریباً خوب با همین موضوع، مصاحبه شده است.
-
Lethem همچنین در حال وبلاگ نویسی در Medium است! جای خوبی برای بررسی برخی از انتقادات فرهنگی او.
-
لتم در مقاله LARB خود می نویسد که حلقه یک “ناپیوستگی رسمی” است، به طوری که کتاب “واقع گرایی” خود را به هم می زند. تقلید کلمه ای است که من ترجیح می دهم – با اصرار بر رویدادهای غیرعادی وارد بحران شوید. شاید بتوانیم بحران مشابهی از تقلید را در رد هنر فیگوراتیو توسط آبراهام ابدوس بخوانیم، که بعداً با جلد شومیز روانگردانش پذیرفت. این بحران چه دستاوردی دارد؟
- فکر میکنید چرا دیلن مارول از تصویر DC قلعه تنهایی سوپرمن به عنوان استعاره اصلی این رمان استفاده میکند؟
- غیبت تعیینکننده دیگر در زندگی دیلن، خارج از مینگوس، غیبت مادرش، ریچل است که زود از بروکلین فرار میکند و به نظر میرسد هرگز به عقب نگاه نمیکند. در صفحات پایانی دژدیلن بالاخره به دنبالش می رود. چگونه آن طرح برای شما کار می کند؟
- در صفحات پایانی دژدیلن در مورد ایده «فضای میانی» فکر میکند که در آن آرمانشهری که والدینش در Gowanus به دنبال آن بودند، ممکن است در واقع وجود داشته باشد، جایی که دیجیها در حیاط مدرسه گیر میکردند و «مینگوس راد همیشه زمینهای اسپالدین چاق را شیار میکرد، به دنیا میآمد.» به نظر می رسد که او پیشنهاد می کند که چنین فضاهای میانی در زندگی واقعی همیشه زودگذر هستند و آنها فقط می توانند تا ابد در هنر وجود داشته باشند. موافق؟ مخالف بودن؟