او به شهر می تازد، غریبه ای با گذشته ای مبهم، و سریع وینچستر خود را می کشد تا اشتباهات شهر را اصلاح کند. یا او یک پلیس خشن و پر از تپانچه با همسری است که از او جدا شده و یک بچه که فقط چند بار در سال می بیند، اما او یک ساختمان کامل پر از مردم را از دست تروریست هایی که آنها را ربوده اند نجات می دهد. یا او یک قاتل سابق کم حرف است که با ظاهر شدن افراد بد سرسخت دوباره با اکراه به عمل باز می گردد. او قهرمان، ناجی، شوالیه ای است که با زره اندکی پر شده است.
ستون فقرات داستان سرایی هالیوود است پسر خوب با تفنگ.
زمانی که وین لاپییر، مدیرعامل NRA برای اولین بار از این عبارت استفاده کرد، سال ۲۰۱۲ بود، یک هفته پس از قتل عام ۲۶ نفر در مدرسه ابتدایی سندی هوک. او گفت: «تنها راه برای متوقف کردن یک پسر بد با اسلحه، یک پسر خوب با تفنگ است،» و آن مانند آتش گسترده شد. بسیاری این بیانیه را تقبیح کرده اند و خاطرنشان کرده اند که در مرگبارترین تیراندازی های دسته جمعی – مانند تیراندازی در Uvalde، تگزاس، که در آن ۲۱ نفر کشته شدند – افراد به اصطلاح خوب با اسلحه در آنجا بودند، اما مطلقاً نتوانستند از تراژدی جلوگیری کنند. داده های گسترده تر به وضوح نشان می دهد که در حملات تیرانداز فعال آمریکایی، مرد خوب مسلح اغلب تفاوتی ایجاد نمی کند.
با این حال این عبارت می چسبد. این یک سناریوی جذاب برای تصور است. عاشقانه است. شواهد حاکی از آن است که صاحبان اسلحه، در مجموع، مرد خوب را با اسلحه تصور می کنند و خود را می بینند. همه ما برای جلوگیری از حملات احساس درماندگی می کنیم. برای برخی، بدست آوردن اسلحه راهی جذاب برای احساس کنترل است.
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23646811/truegrit.jpg)
جنیفر کارلسون جامعه شناس در سال ۲۰۱۸ برای Vox توضیح داد: «نه جنایتکاران پرخاشگر (گرگ ها در اصطلاح فرهنگ اسلحه) و نه قربانیان فروتن («گوسفند»)، حاملان اسلحه، خود را شجاعانه در فضای اخلاقی خشونت قهرمانانه می بینند. او می نویسد: «این اخلاق حافظ شهروند، سود اجتماعی مردان را برای خانواده هایشان بازتعریف می کند.»
به عبارت دیگر، برای بسیاری از حاملان اسلحه – که عمدتاً مرد هستند – حمل سلاح راهی برای شناسایی با آن آرمان شجاعانه است. کارلسون از طریق مطالعه در ایالت میشیگان به این نتیجه رسید، جایی که رکود اقتصادی، جرم و جنایت و تصور افول، فرهنگ قوی حمل اسلحه پنهان را پرورش داده است. برای بسیاری از مردانی که او با آنها صحبت می کرد، حمل اسلحه راهی برای مقابله با زوالی بود که در دنیای اطراف خود می دیدند.
او مینویسد: «در پسزمینهی افول اجتماعی-اقتصادی، اسلحه به وسیلهای قدرتمند برای ابراز وجود بهعنوان یک فرد برجسته، بهعنوان پدری وظیفهشناس، و حتی بهعنوان عضوی متعهد در جامعه تبدیل میشود. در مورد اینکه انسان خوب بودن و تبدیل نیروی کشنده از خشونت تابو به عمل شهروندی خوب به چه معناست.
آن تصویر باید از یک جایی بیاید. و یک منبع واضح به نظر می رسد.
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23646805/dirtyharry.jpg)
در پی تیراندازی دسته جمعی در Uvalde و بسیاری موارد دیگر، کهنه سربازان هالیوود نامه ای سرگشاده منتشر کرده اند که در آن از هالیوود خواسته اند تا بخشی از راه حل باشد، نه مشکل. این نامه پیشنهاد میکند «به خشونت اسلحه روی صفحه توجه داشته باشید و بهترین شیوههای ایمنی اسلحه را مدل کنید»، به کاربران اسلحه روی صفحه نشان میدهد که اسلحهها را بهدرستی قفل میکنند و آنها را برای کودکان غیرقابل دسترس میکنند، روشهای استفاده از آنها را محدود میکنند و جایگزینها را بررسی میکنند.
این ابتکار توسط فعالان رابرت باورز دیزنی و کریستی کالاهان، که رئیس مشترک گروه مدافع برادی متحد علیه خشونت با سلاح گرم است، رهبری شد. دیزنی، مدیر سازماندهی ملی گروه، به من گفت که الگوبرداری از رفتار خوب روی صفحهنمایش در مورد اسلحهها میتواند تأثیری بسیار بزرگتر از آن چیزی که تصور میشود داشته باشد و اینکه فعالان اجتماعی با بازنگری داستاننویسان درباره چگونگی تصویر کردن دیگر مسائل اجتماعی در گذشته، موفقیتهایی کسب کردهاند.
«حمایت قصه گویان از کمربند ایمنی، رسیدگی به بارداری نوجوانان و سیگار کشیدن [prevention] دیزنی میگوید تنها چند نمونه است که مدلسازی رفتار ایمنتر منجر به تغییر فرهنگ به سمت بهتر شد. ما قبلاً نظراتی از نویسندگان تلویزیون دریافت کردهایم که در پاسخ به کمپین ما صحنهای را تغییر دادهاند. آنچه واقعاً هیجانانگیز است این است که این نویسندگان از این لحظه استفاده میکنند تا در واقع در داستان سرایی خود خلاقتر باشند.»
اسلحه، به عنوان اشیاء، در سرتاسر فیلم ها دیده می شود، و بحث در مورد هالیوود و خشونت با اسلحه گاه تا حدی به حاشیه کشیده شده است. اما توجه به این نکته ضروری است که داستان ها که هالیوود تقریباً در تمام طول عمر خود گفته است، مرد خوب را در جلو و مرکز اسلحه قرار داده است. این یک دستگاه نقشه عالی است. قهرمانان اکشن صفحه نقره ای ما اغلب افراد خوبی با اسلحه بوده اند، اغلب کسانی که باید خارج از سیستم عمل کنند.
آنها پلیس نیستند. آنها افراد کتک خورده هستند، کسانی که در حاشیه زندگی می کنند. در وسترن از مربی صحنه به سنگ واقعیآنها غالباً افراد خارجی بودند، مردانی بدون لنگر، کمی مرموز، کمی خطرناک، اما با قطبنماهای اخلاقیشان درستتر از جامعه. آنها جان وین، گری کوپر، جیمی استوارت بودند.
در بلاک باسترهای بزرگ دوران ریگان و به بعد، آنها اغلب افرادی بودند که برای کسانی که نمی توانستند از خود دفاع کنند، قدم می گذاشتند، معمولاً به این دلیل که هر کسی که قرار بود روز را نجات دهد بسیار ضعیف یا ناکارآمد بود که نمی توانست از پس آن بربیاید. نقش آن مرد را سیلوستر استالونه، آرنولد شوارتزنگر، یا استیون سیگال، یا لیام نیسون بازی میکنند. یا اصلاً پسر نیست: ملینا داخل فراخوان کل، کوید یا ماریون را ذخیره کنید مهاجمان کشتی گمشده، برای نجات ایندیانا جونز وارد عمل شد.
حتی بزرگترین پولساز امروزی، داستان سرایی گسترده و مبتنی بر ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول، ریشه در این سنت دارد. در این فیلم ها، برخی از بچه های خوب اسلحه دارند. دیگران در عوض ابرقدرت دارند. اما استعاره نهفته و جذابیت همان است. اسلحه به مردم عادی قدرت فوق العاده می دهد. یکی را به دست بگیرید، و شما نیز می توانید کاپیتان آمریکا یا بیوه سیاه یا مرد آهنی باشید. یا ددپول
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23646815/bucky_m1941_2jpg.jpeg)
مرد خوب اسلحه دار حتی لازم نیست قهرمان داستان (یا در تعداد کمی از موارد، یک پسر) باشد. در مورد آن فکر کنید: چند بار فیلمی را دیده اید که در آن یک شخصیت شرور قهرمان را در چشمان خود دارد، آماده است که او را بیرون بیاورد و سپس، وقتی صدای شلیک گلوله را می شنویم، شرور به جای آن می افتد؟ از جانب کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو به تحت محاصره به مردی که لیبرتی والانس را شلیک کرد، تروپ همان است. قهرمان ما توسط یک رفیق، یک دوست، یک آشنا، حتی دشمن دشمنش – و اسلحه اش – نجات یافته است. دقیقاً به این دلیل که از نظر روایی، عنصری از تعلیق، غافلگیری و کاتارسیس را به داستان اضافه میکند، زمان فرسودهای است.
این داستانها به گونهای گفته میشود که ما را تشویق میکند تا با بچههای خوب همذات پنداری کنیم، کسانی که روز را نجات میدهند. بنابراین وقتی یک سناریوی واقعی را تصور می کنیم، طبیعتاً به سمت این می رویم که خودمان را به جای قهرمان داستان های بی شماری که از کودکی تماشا کرده ایم، نه قربانیان، قرار دهیم.
این داستانها تنها دلیلی نیستند که ما مفهوم رمانتیک را درک میکنیم، و همچنین بار اصلی تقصیر مبارزات ما برای مهار خشونت با اسلحه در آمریکا را بر دوش نمیکشند. از این گذشته، هالیوود چندین دهه است که فیلم های خود را به خارج از کشور صادر کرده است که نتایج بسیار متفاوتی داشته است. سهولت در دستیابی به اسلحه در ایالات متحده و فرهنگی که در اطراف آنها رشد کرده است محصول مجموعه ای از عوامل منحصر به فرد است که فرهنگ، قانون و سیاست را در بر می گیرد.
اما این بدان معنا نیست که فیلم ها هیچ تاثیری ندارند. به اندازه کافی به مردم داستانی درباره خود بگویید و آنها آن را باور خواهند کرد.
همه تدابیر پیشنهادی در نامه سرگشاده به هالیوود معقول به نظر می رسند، اگر خفیف باشند. اما حتی تغییر نحوه نمایش اسلحه ها روی صفحه نیز یک چالش خواهد بود. همانطور که هالیوود ریپورتر به طور کامل گزارش کرده است، تصاویر اسلحه بر روی صفحه نمایش به طور پیوسته در طول سال ها افزایش یافته است و این منجر به یک رابطه سودآور بین سازندگان اسلحه و هالیوود شده است.
به تصویر کشیدن اسلحه ها به طور واقع بینانه با یک مسئله اقتصادی دیگر مواجه می شود: سیستم رتبه بندی MPA تمایل دارد بین رتبه بندی PG-13 و R به فیلم هایی که بر اساس خشونت اسلحه نیستند، بلکه بر اساس میزان غرور در صفحه نمایش داده می شود و فیلم های PG-13 مرزبندی می کند. پول بیشتری در گیشه نسبت به همتایان خود با رتبه R دارند. بنابراین استودیوها علاقه خاصی به نشان ندادن خون و اجساد تخریب شده دارند که نتیجه طبیعی تیراندازی است. این بدان معناست که ما اغلب در حال تماشای فانتزیهای پاکسازیشده و پاکسازی شده از اسلحهها هستیم، نه واقعیتی که ممکن است باعث شود مرد خوب اسلحه در هنگام مواجهه با یک سناریوی واقعی تردید کند.
چیزی که ما تقریباً با آن بسامد نمیبینیم همان چیزی است که میدانیم در زندگی واقعی اتفاق میافتد: پسر خوب با اسلحه میآید و هیچ اتفاقی نمیافتد. یا، همانطور که در Uvalde، “بچه های خوب” – پلیس ها، در این مورد – در اطراف ایستاده اند، برعکس کاری که باید انجام دهند، انجام می دهند و هیچ کس نمی تواند روز را نجات دهد تا زمانی که خونریزی عظیمی اتفاق بیفتد.
یک دلیل ساده برای آن وجود دارد. فیلم ها سرگرم کننده هستند. تراژدی، با تاکید، نیست. واقعیت هم نیست هیچ کس نمی خواهد تلویزیون را روشن کند و آن داستان را تماشا کند. هیچ کس نمی خواهد باور کند که این اتفاق افتاده است.
پس قرار است چه کار کنیم؟ در این مرحله، جعبه پاندورا باز شده است. شما نمی توانید صد سال تاریخ سینما را به عقب برگردانید. پاک کردن اسلحه از تاریخ هالیوود هم ضد هنر و هم ضد تولید خواهد بود. به طور مشابه، ممنوع کردن آنها از نمایش روی صفحه چندان منطقی نخواهد بود. اسلحه در دنیای واقعی وجود دارد. آنها باعث تراژدی می شوند، بسیاری از آنها. درست گفتن داستان ها نیاز به اسلحه دارد.
اما مانند همه چیز در فیلم ها، موضوع مهم نیست. فیلم به این شکل است. تصور اسلحه به عنوان راه حل همه مشکلات – به عنوان موفقیت آمیز راه حل – همانطور که اکنون می دانیم یک فانتزی است. این می تواند یک فانتزی خطرناک باشد. برای افرادی که احساس میکنند دنیا از کنترل خارج میشود، این پیشنهاد میکند که هویتی از محافظ اسلحهای داشته باشند که در نهایت آنچه را که وعده میدهد انجام نمیدهد. این داستان، هرچند جذاب و عاشقانه، می تواند ما را از یافتن راه حل های واقعی باز دارد.