اگر فصل اول از عشق کور است ارایه شده سوال داغ این است که آیا ازدواج با کسی که به سختی میشناسید و هرگز ندیدهاید ایده خوبی است یا خیر، سوال دوم فقط با یک نه قطعی به این سوال پاسخ میدهد.
نه اپیزود آخرین فصل، شش زوج ناخوشایند و اخیراً نامزد شده را دنبال کرد – که همگی در غلاف های مخصوص برنامه با هم ملاقات کردند، که آنها را تا بعد از طرح سوال از دیدن یکدیگر باز داشت – که به نظر محکوم به شکست بودند. این فصل همه چیز داشت: گاز زدن، دروغ گفتن، بریدن، کنایه، مردی که به طور غیرقانونی عصبانی به نظر می رسد و به همسرش می گوید که از او متنفر است. سردبیران، تهیه کنندگان و عوامل بازیگری ظاهراً هیچ ضربه ای نگرفتند. بسیاری از این افراد معلوم شد که خوب نیستند.
همه اینها برای من این تصور عجولانه ایجاد کرد که یک فرد باید با کسی که شخصاً ملاقات کرده و با او گفتگوهای متعددی داشته ازدواج کند، و نه تحت فشار یک جدول زمانی تلویزیون واقعیت جعلی. ادامه بده، قبل از ازدواج تمام زمانی را که می خواهی بگذار!
اینها همه گواهی بر جادوی فصل اول است. علیرغم این که مردم حتی با وجود اینکه هرگز به یکدیگر چشم دوختهاند، موافق نیستند که با کسی ازدواج کنند، تردید داشتم، اما حداقل یک زوج – کامرون و لورن – برای همیشه با هم ازدواج کردند. منصفانه بگویم، این درست در ابتدای همه گیری همه گیر پخش شد و شاید احساسات من شکننده بود و نیاز من به یک پایان خوش به طور غیرعادی قوی بود. شاید فقط در زمان مناسب وارد شده است. ولی عشق کور استترکیبی از رمانتیک های جدی و ناامید، یک شرور کثیف، و یک پیش فرض جسورانه مرا جذب کرد. من فعالانه دنبال عشق و خوشبختی بودم!
من نمی دانم اگر عشق کور است تیم همیشه می تواند فصل اول را تکرار کند، و اگر این غیرممکن است، پس هدف دقیقا چیست؟ دسته بعدی زوجها میتوانند حتی با یکدیگر ناسازگارتر و وحشتناکتر باشند، اما به نظر میرسد نمایشی متفاوت از آنچه در نظر گرفته شده است. به لطف محبوبیت روزافزون نمایش، این حیله – عدم توانایی برای دیدن شریک آینده خود – کمی ضعیف به نظر می رسد و افراد بیشتری را جذب می کند که کمتر به شرکای بالقوه ای که نمی توانند آنها را ببینند اهمیت می دهند تا مخاطبانی که می توانند آنها را ببینند. پس شاید این باشد، آخرین فصل خوب عشق کور است.
عشق کور است فصل ۲ مانند درمان بیزاری از قرار ملاقات بود
بزرگترین تفاوت بین فصل اول و دوم عشق کور است دومی چقدر بدبینانه است. و این از جانب کسی است که دیدگاهی عمیقاً انساندوستانه نسبت به همه در بسیاری از برنامههای واقعی واقعی که من از آن لذت میبرم. به نظر میرسید که بخش بازیگری، تهیهکنندگان و ویراستاران در حال ایجاد یک طبقهبندی لایو اکشن از افراد برای اجتناب از قرار ملاقات هستند، به جای زوجهایی که ریشهیابی کنند.
در فصل اول، برخلاف احتمال، سریال کامرون و لورن را داشت، زوجی که بهطور شگفتانگیزی سازگار، بهطور غیرمعمولی سر به فلک کشیده و فوقالعاده جذاب بودند. الان هم ازدواج کرده اند در این فصل، دنیل یک سرزنش کننده مشکوک است و نامزد او، نیک، زبان رابطه درمانی را به سلاح تبدیل کرده است. او او را به تقلب متهم می کند، او او را سمی می خواند. او یک کیسه پر از لباسهای مربوط به غذا در کمد خود دارد (چون میگوید دوست دارد مهمانی کند)، او داخل یکی میشود تا به او بگوید که او چه آدم وحشتناکی نابالغی است.
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23289300/LoveIsBlind_Season2_Episode5_00_01_17_07R.jpg)
شاین از نظر فنوتیپی به صورت هیبو ظاهر می شود، اما دارای یک رگه متوسط است. او زمانی که در اپیزود مهمانی مجردی سریال موفق به ضربه زدن به توپ بیسبال نمی شود، دچار فروپاشی کامل می شود. نامزدش، ناتالی، برای او خیلی خوب به نظر می رسد، اما در کنار گذاشتن او نیز میل دارد. او با احمق نامیدن او معاشقه می کند.
به طور جداگانه، دیپتی، سال و ایانا برای نامزدهای مربوطه خود بسیار خوب هستند (به خصوص دیپتی، که با مردی جفت می شود که فکر می کند یک زن را روی شانه های خود در یک جشنواره موسیقی حمل کند). تماشای مسیریابی آنها و اجتناب از ازدواج با شرکای خود در ۹ قسمت نمایش، مانند تماشای نوجوانان در یک فیلم اسلشر است.
و خدا شاینا را بیامرزد، یک عامل هرج و مرج اجتماعی که به نظر میرسید میخواست آنقدر در برنامه بماند تا ببیند آیا میتواند با شین خارج از غلاف ملاقات کند یا خیر. MO او بی عیب و نقص است: او تظاهر کرد که کایل را دوست دارد، از او در مکزیک فرار کرد، دوباره وانمود کرد که او را دوست دارد، و سپس آنقدر تظاهر کرد که عیسی را دوست دارد که یک بار برای همیشه از او جدا شد. بدون یادداشت
هر قسمت را تنظیم میکردم تا ببینم این غولها چه وحشتهای تازهای را بر یکدیگر تحمیل میکنند. خواه برای شخص دیگری در غلاف سنجاق کردن باشد، یا صحبت در مورد اینکه چگونه آنها و دوستانشان دوست دارند روی میز برقصند و آنها را بشکنند، یا به والدین خود بگویند که چقدر از نظر جنسی جذب شریک زندگی خود نیستند – هر فصل از فصل قبل وحشتناک تر بود. .
هیچکدام از این افراد برای یکدیگر خوب به نظر نمی رسیدند و شاید موضوع همین بود.
فصل اول کمی جادو بود زیرا افرادی که پیدا کردند ارزش ریشهگذاری را داشتند. علاوه بر کم و لورن، امبر و بارنت را داشتیم که به همان اندازه که درهم و برهم بودند، با هم منطقی بودند. جیانینا میلادی جیبلی آشکارا برای دامیان چه نامی دارد خیلی خوب بود، اما میخواستم او خوشحال باشد. و حتی زوج فراموش شدنی – تیم / کن / جیم / نمی توانم نام او و کلی را به خاطر بسپارم – افراد واقعاً خوبی به نظر می رسیدند.
با توجه به خوششانس بودن تهیهکنندگان و تدوینگران در آن فصل اول، شاید آنها تصور میکردند که زمان آن رسیده است که در جهتی کاملاً متضاد منحرف شوند تا اینکه نسخه دیگری از برنده شدن عشق را به ما ارائه دهند.
در این فصل، به نظر میرسید، این سریال به طور همهجانبه در مورد شخصیت شرور فصل اول یعنی جسیکا پخش شد. جسیکا که به خاطر صدای نوزادش و غذا دادن به سگش با شراب معروف بود، به وضوح عاشق مردی که با او جفت شد، نبود و احساسات زیادی نسبت به بارنت داشت. او توسط یکی از بازیگران همکارش “مسیکا” لقب گرفت. به نظر میرسید که جسیکا در مراحل مختلف نمایش با شریک زندگیاش مارک – زندگی مشترک، برنامهریزی عروسی، مهمانیهای مجردی و مجردی- در حال گذراندن مراحل مختلف برنامه بود تا به بارنت سخنرانی کند: «مرا انتخاب کن، من را انتخاب کن، مرا دوست بدار». آن سخنرانی اتفاق نیفتاد، اما جسیکا در نهایت حضور چشمگیری در سریال داشت.
من سازندگان و خلاقان سریال را برای انتخاب چهار یا پنج شرور سرزنش نمی کنم، زیرا نیرویی که مسیکا است توجه مردم را به خود جلب کرد. من فقط نمی دانم که آیا بعد از این ساعت ناخوشایند چیزی در مخزن سریال باقی مانده است؟
عشق کور است همچنین در برابر مرگ و میر نمایش واقعیت خود است
نیمه عمر یک حیله نمایش واقعی کوتاه است. پس از فصل اولیه آن، شرکت کنندگان در بازمانده وارد شدند که می دانستند باید «پاگونگ» را انجام دهند – یعنی قبیله اصلی خود را حفظ کنند، از تعداد آنها بیشتر باشد و در ادغام – رقابت به آنها رای دهند. سرآشپز برتر و پروژه باند امیدها به زودی متوجه شدند که رهبر بازنده در چالشهای تیمی کسانی هستند که باید بروند. طولی نکشید برادر بزرگ جشرکت کنندگان برای کشف چگونگی “درپشتی” کسی به نامزدی اخراج.
با این حال، نمایش های واقعیت اغلب بیش از یک راه برای “برنده شدن” دارند، و ممکن است هدف اعلام شده نمایش و اهداف شرکت کنندگان مطابقت نداشته باشند. نمایش های واقعی واقعیت، مانند هر تکرار زنان خانه دار واقعی و قوانین پمپ واندرپمپ، “برنده” نداشته باشید. هر کس در آنها یک هدف دارد: تمدید قراردادهای خود. این قراردادها به معنای قرار گرفتن در معرض بیشتر، شهرت بیشتر و پول بیشتر است. برای ادامه دادن و ماندن در نمایش، آنها می دانند که باید درام را بالا نگه دارند و رقابت ها را تند نگه دارند.
به طور مشابه، شرکت کنندگان در لیسانس ها و لیسانس سعی کنید به اندازه کافی دوام بیاورید تا نامی برای خود دست و پا کنید و در شبکه های اجتماعی دنبال کننده شوید. در میان بازیگران، به آن میگویند: «نبودن به دلایل درست».
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23289310/LoveIsBlind_Season2_Episode2_00_47_34_05R.jpg)
با دو فصل زیر کمربند، عشق کور است در حال حاضر بیش از آنکه ثابت کند عشق کور است، به راهی برای معروف شدن بازیگرانش تبدیل شده است. درست مثل روی لیسانس ها و لیسانس، شرکت کنندگان قبلی ظاهر خود را به دنبال کنندگان بزرگ اینستاگرام معرفی کردند و از آنجا به دنبال حمایت مالی بودند. عشق کور است شرکت کنندگان از این نظر کمی متفاوت هستند، البته آنها هرگز علایق عشقی بالقوه خود را نمی بینند.
در حال حاضر به نظر میرسد که برخی از شرکتکنندگان این ایده را قبول ندارند که این برنامه همان چیزی است که در شمارش وجود دارد: برای مثال، شیک از زنان میپرسد که آیا میتواند آنها را به عنوان راهی برای سنجش وزن نسبی انتخاب کند. شاین توضیحات پیچیده ای از پوشیدن شرکای مکالمه اش می خواهد.
تصور اینکه شرکتکنندهای در آینده وارد برنامه شود و بهترین قدم خود را برای تماشاگران تماشاگر آنها بگذارد، کار سختی نیست تا جایی که «آزمایش» را که آنها بخشی از آن هستند، باطل کند. شرکتکنندگان آینده میتوانند از کارهایی که در برنامه اجرا میشود و چه کارهایی انجام نمیشود یادداشت برداری کنند – به عنوان مثال، شاینا به کایل میگوید که حلقه ازدواج مادرش را خواهد پوشید، حتی اگر او و عیسی او را دوست نداشته باشند – و مطمئن شوند که تا حد امکان دوستداشتنیتر ظاهر میشوند.
آن شخص ممکن است بیشتر شبیه افرادی باشد که فکر میکنند در برنامه تلویزیونی قابل فروشتر هستند، نه شخصی که واقعاً هستند. و اگر این نمایش در مورد نادر بودن یافتن عشق واقعی شماست، آیا سرمایه گذاری مطمئن تری روی حمایت های مالی پس از نمایش و فالوورهای اینستاگرام نخواهد بود؟
هدف آنها این است که بازاری باشند، به اندازهای دوستداشتنی باشند که به نوعی سود داشته باشند، در حالی که واقعیت آشکار این است که احتمالاً قرار است کنار گذاشته شوند. برای برخی – احتمالاً بیشتر آنها – حضور در برنامه اساساً با آنچه برنامه میخواهد انجام دهد در تضاد است.
مسلماً، این برنامه در این فصل کار بسیار خوبی انجام داد و شرکت کنندگانی که تشنه اینستاگرام بودند را انتخاب نکرد (اگرچه یکی از شرکت کنندگان شکست خورده، Tricia، به دلیل ذکر مکرر تعداد فالوورها و دوستانش که نامزدی نداشت، کمی سختگیر شد) . در حال حاضر، بر خلاف لیسانس، هیچ دنیای فرانشیز بزرگتری وجود ندارد یا spinoff این را نشان می دهد عشق کور است پیوست شده است – یک برنامه اسپین آف با شرکت کنندگان سابق این تصور را که شرکت کنندگان نمی دانند یکدیگر چه شکلی هستند را تضعیف می کند.
این عوامل ممکن است سریال را جدی تر نگه دارد، اما اکثر بازیگران اصلی آن اکنون صدها هزار دنبال کننده در رسانه های اجتماعی دارند. طولی نمیکشد که شرکتکنندگان متوجه میشوند که اگر دستمزد پس از نمایش به اندازه کافی بزرگ باشد، داشتن یک دوست نازنین در برنامه نتیجه میدهد، یا اینکه یک ازدواج ساختگی و نمایشی ممکن است ارزشش را داشته باشد. این روند باعث میشود که فصل یک حتی بیشتر یک ناهنجاری به نظر برسد.
عشق ممکن است کور باشد، اما شهرت نه.
رژیم آنلاین دکتر روشن ضمیر https://rdiet.ir/ رژیم کتوژنیک دکتر روشن ضمیر