من یک طرفدار بزرگ پول نقد هستم. مانند بسیاری از شما، من هم طرفدار مردم هستم که به من پول نقد می دهند، اما به طور کلی فکر می کنم که توزیع ارز بدون محدودیت، چه به صورت کاغذی یا دیجیتالی، راهی کم ارزش و کارآمد برای کمک به مردم است.
همانطور که در Future Perfect پوشش داده ایم، ارزیابی برنامه های نقدی نشان داده است که آنها می توانند به عنوان محرک اقتصادی در یکی از فقیرترین مناطق کنیا عمل کنند، به یک برنامه درمانی برای کاهش جرم و جنایت در لیبریا، کاهش بی خانمانی در ونکوور، مبارزه با گرسنگی در مناطق با گرسنگی کمک کنند. بحران های غذایی و کاهش فقر کودکان در ایالات متحده.
با اشتیاق زیاد، مسئولیت بزرگی به همراه میآید – بهویژه، مسئولیت برجسته کردن شواهد و تحقیقاتی که باورهای موجود من را به چالش میکشد، حتی آنهایی که بهعنوان بدیهی به نظر میرسند «دریافت پول نقد خوب است». در روزهای اخیر شاهد انتشار سه مطالعه بزرگ در مورد نقل و انتقالات نقدی در ایالات متحده بوده ایم، و این مطالعات نشان می دهد که این نقل و انتقالات … بسیار اندک بوده است.
در سال ۲۰۲۰ یک استیمی اضافی دریافت کنید
دو مطالعه اول از یک تیم متشکل از برایان جیکوب، ناتاشا پیلکوسکاس، کاترین ریچارد و لوک شایفر از دانشگاه میشیگان، و الیزابت رودز از OpenResearch، یک آزمایشگاه که یک مطالعه نقدی بلندمدت جداگانه را انجام می دهد، انجام شده است. مقالات آنها دو دور مختلف کمکهای نقدی ۱۰۰۰ دلاری از سوی موسسه خیریه GiveDirectly را تجزیه و تحلیل میکنند که این پول را در ماه مه ۲۰۲۰ و دوباره در اکتبر همان سال بین خانوادههای آمریکایی توزیع کرد. این پول برای افراد کم درآمد هدف قرار گرفت و گیرندگان از یک برنامه تلفن همراه که به کاربران کمک می کند تا مزایای SNAP/Food کوپن های خود را مدیریت کنند، جذب شدند.
پس از بررسی دریافتکنندگان، و همچنین گروه کنترلی از غیر دریافتکنندگان، محققان هیچ تفاوتی بین دو گروه در هیچ یک از پنج نتیجه مورد علاقهشان پیدا نکردند: سختی مادی، چالشهای سلامت روان، تعارض شریک زندگی، مشکلات رفتاری کودک، و مشکلات فرزندپروری
در مطالعهای که پرداختهای می ۲۰۲۰ را پوشش میدهد، آنها متوجه کاهش سختیهای مادی مخصوصاً در میان خانوارهای بسیار کم درآمد و شواهد ضعیفی مبنی بر بهبود سلامت روان شدند. اما این در مورد آن بود. و در ماه اکتبر، حتی آن پوشش های نقره ای وجود نداشت – حتی در زیر گروه ها، هیچ اثر قابل توجهی مشاهده نشد.
مطالعه سوم از یک تیم متفاوت (آنیا یاروسویچ و جان یاچیموویچ از دانشگاه هاروارد و اولیور هاوزر و جولیان جیمیسون از دانشگاه اکستر) انجام شده است و طراحی کمی متفاوت دارد: مقاله آنها یک برنامه پرداخت نقدی را تجزیه و تحلیل کرد که در آن ۱۳۷۴ گیرنده ۵۰۰ دلار دریافت کردند و ۶۹۹ دریافت کننده دریافت کردند. و یک گروه کنترل چیزی دریافت نکردند. خانواده متوسطی که پول دریافت میکردند، ۱۰۲۸ دلار در ماه یا ۱۲۳۳۶ دلار در سال درآمد داشتند که زیر خط فقر برای یک فرد مجرد، بسیار کمتر برای یک خانواده. مانند مقالات محققان میشیگان، وجوه پس از شروع همه گیری اندکی پرداخت شد، اما در این مورد، انتقال به تدریج انجام شد: از جولای ۲۰۲۰ تا می ۲۰۲۱.
(یادداشت جانبی: این مقاله بیان میکند که این انتقالها توسط «یک سازمان غیرانتفاعی ملی که متخصص در ارائه انتقالهای نقدی بدون محدودیت به افراد کمدرآمد است.» در ایمیلی، Jaroszewicz اظهار داشت که سرمایهگذار مایل است ناشناس بماند.)
تیم هاروارد/اکستر به همان نتیجه گیری تیم میشیگان رسیدند: نویسندگان «هیچ مدرکی پیدا نکردند که نشان دهد [cash] تأثیرات مثبتی بر نتایج نظرسنجی از پیش تعیینشده ما در هر مقطع زمانی داشت.» اگر چیزی بود، پیدا کردند منفی نتایج برای رفاه مالی، پزشکی و روانشناختی گزارششده دریافتکنندگان – اگرچه نویسندگان استدلال میکنند که این احتمالاً به دلیل فرسایش مطالعه است، و مراقب هستند نتیجهگیری خود را به «پول نقد هیچ چیز مثبتی انجام نداد» به جای «نقد باعث آسیب شود» محدود کنند.
چرا کمک نقدی نکرد؟
پس … چه اتفاقی افتاد؟ چرا به آمریکاییهای کمدرآمد تا ۲۰۰۰ دلار نمیدادند که آنها امنیت مالی بیشتر، سلامت روانی بهتر را گزارش کنند، حتی فقط بودن شادتر?
تیم هاروارد/اکستر دلیل جالبی را ارائه میکند: دریافت پول به دریافتکنندگان یادآوری میکرد که آنها فقیر هستند، بدون اینکه کاری برای تغییر این وضعیت طولانیمدت انجام دهند، که به نوبه خود منجر به بدتر شدن سلامت روانی و شادی کمتر در میان دریافتکنندگان شد. دریافتکنندگان گزارش کردند که بیشتر به پول فکر میکنند، نیازهای مالی بیشتری را در زندگی خود گزارش میکنند و احتمالاً میگویند که در مورد نحوه خرج کردن پول نسبت به افرادی که نکرد پول را دریافت کنید این به چک هایی اشاره می کند که “برجستگی” نیازهای مالی مردم را افزایش می دهد که به نوبه خود باعث ناراحتی آنها می شود.
هر دو تیم از محققان، فرسایش نظرسنجی را به عنوان یک توضیح احتمالی مطرح میکنند: هم برای گیرندگان و هم برای اعضای گروه کنترل، متداول بود که از تکمیل نظرسنجیهای بعدی خودداری میکردند، و این امکان وجود داشت که افرادی که نظرسنجیها را تکمیل نمیکردند، به طور سیستماتیک با آنها تفاوت داشتند. چه کسی این کار را انجام داد، به روشی که بر نتایج تأثیر گذاشت. این همان مشکلی است که باعث شد تا نظرسنجیهای انتخاباتی ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ به شدت تعطیل شود.
همچنین این واقعیت وجود دارد که سال ۲۰۲۰، همانطور که ممکن است کم به یاد بیاورید، یک سال بود زمان عجیب این فقط به این دلیل نیست که یک بیماری همه گیر در حال انجام بدون واکسن وجود دارد، همراه با انزوای شدید که به طور قابل توجهی بر سلامت روحی و جسمی افراد تأثیر گذاشته است. به لطف اقدامات بی سابقه فدرال، آمریکایی های کم درآمد نیز در وضعیت مالی غیرمعمول خوبی قرار داشتند.
در هر سه مطالعه، چند ماه قبل، دریافت کنندگان چک های محرک به ارزش ۱۲۰۰ دلار برای هر بزرگسال و ۵۰۰ دلار برای هر کودک دریافت کرده بودند. برخی از دریافت کنندگان مطالعه هاروارد/اکستر نیز چک های دسامبر ۲۰۲۰ به ارزش هر کدام ۶۰۰ دلار و چک های مارس ۲۰۲۱ به ارزش هر کدام ۱۴۰۰ دلار را دریافت کردند. بسیاری از دریافتکنندگان در هر سه مطالعه احتمالاً از پرداختهای بیمه بیکاری بسیار افزایش یافتهاند. دریافت کنندگان UI درآمد متوسط بسیار کمتری نسبت به جمعیت عمومی داشتند، به ویژه دریافت کنندگان از طریق برنامه جدید کمک به بیکاری همه گیر، که این برنامه را بسیار مترقی می کند.
این امر قابل قبول به نظر می رسد یکی دیگر پرداخت یکباره در میان مداخلات فدرال بسیار بزرگتر بههمان شکلی ثبت نشد – بهویژه مزایای UI که تزریق منظم پول نقد را ارائه میکرد.
و علاوه بر این، ایالات متحده یک کشور ثروتمند است! از قضا، با توجه به شرایط، این مکان به طور غیرمعمولی مرفه برای افراد کم درآمد در سال ۲۰۲۰ بود. اگر می خواهید نقل و انتقالات نقدی GiveDirectly در ایالات متحده را با روستاهای بسیار فقیر در جنوب صحرای آفریقا مقایسه کنید، شکاف عظیم در نتایج اقتصادی وجود دارد. در دو مکان بسیار مرتبط است.
نویسندگان هاروارد/اکستر خاطرنشان می کنند که چک های ۲۰۰۰ دلاری که آنها مطالعه کردند حدود ۱۶ درصد از درآمد سالانه خانواده دریافت کننده معمولی را نشان می دهد. در مقابل، مقاله مهم سال ۲۰۱۶ که برنامه GiveDirectly را در کنیا مطالعه می کرد، شامل انتقالی معادل حدود دو سال مصرف خانوار بود (تعدادی که تفاوت چندانی با درآمد ندارد، در میان افراد کم درآمد بدون پس انداز زیاد یا دسترسی به وام های رسمی). چکی به ارزش ۲۰۰ درصد درآمد سالانه شما مشخصاً با چکی به ارزش ۱۶ درصد تفاوت زیادی دارد! البته اولی اثرات قوی تری خواهد داشت.
مطالعاتی که ما نیاز داریم
همچنین ممکن است به نقطه کاهش بازدهی در مورد آنچه میتوانیم از مطالعات افت نقدینگی یکباره یاد بگیریم، میرسیم، بهویژه زمانی که متغیرهای نتیجه مورد علاقه مظنونان معمول رفاه مالی، روانی و جسمی باشند.
برنامه های نقدی مورد مطالعه قرار گرفته است مقدار زیادی. در سال ۲۰۱۶، اندیشکده مؤسسه توسعه خارج از کشور (ODI) مستقر در بریتانیا، بررسی شواهدی را در مورد برنامههای نقدی انجام داد که در آن ۱۶۵ مطالعه مختلف را مورد بررسی قرار داد. این شش سال پیش بود، و پایه شواهد تنها از آن زمان با وجود تعداد زیادی از خلبانان درآمد پایه در سراسر جهان، و همچنین برنامه های نقدی یکباره مانند مواردی که در بالا مورد مطالعه قرار گرفت، افزایش یافته است.
شما می توانید از وسعت پایه شواهد بر روی پول نقد چند نتیجه بگیرید. یکی این است که تعداد انگشت شماری از مطالعات جدید نباید دیدگاه شما را در مورد موضوع تغییر دهد. اگر تنها یک مقاله قبلی در هر جای دنیا وجود داشت که افت نقدینگی مانند آنچه در بالا توضیح داده شد را مطالعه می کرد، یک مطالعه جدید پایه شواهد را دو برابر می کرد. این یک معامله بزرگ خواهد بود و باید دیدگاه های شما را تا حد زیادی تغییر دهد. اما رفتن از ۱۶۵ به ۱۶۶ مطالعه تغییر اساسی نیست.
ثانیاً، ارزش این را دارد که بپرسیم آیا جامعه پژوهشی منابع را روی مهمترین سؤالات باقی مانده در مورد پول نقد متمرکز می کند یا خیر. گزارش ODI به این نتیجه رسید که به طور متوسط، پول نقد تعدادی اثرات مفید از نظر کاهش فقر، ساخت دارایی ها و بهبود سلامت دارد. همانطور که در مطالعات جدید در بالا توضیح داده شده است، ممکن است بازدهی کاهشی در کشورهای ثروتمند با شبکه های ایمنی گسترده وجود داشته باشد. اما در مجموع شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پول دادن به مردم محرومیت را کاهش می دهد.
افزودن نکات ظریف به این داستان، مانند نقطه ای که در آن بازدهی کاهشی ایجاد می شود، مهم است، و اگر گروهی در حال انجام نقل و انتقال است. به هر حالهمانطور که به نظر میرسد در مورد GiveDirectly وجود دارد، میتوانید در کنار آن یک مطالعه درباره این تلاش نیز انجام دهید.
اما پرسشهای بیپاسخ عمدهای در مورد پول نقد وجود دارد که شواهد چندانی در پشت آنها وجود ندارد. به عنوان مثال، آیا افراد با دریافت مبالغ مقطوع زیاد یا پرداختهای ماهانه کوچکتر، وضعیت بهتری دارند (بر اساس هر تعداد معیار)؟ آیا روش پرداخت (بررسی v. app mobile v. debit card prepaid) اهمیتی دارد؟ آیا آگاهی از اینکه پول از کجا می آید، چه از طرف دولت باشد، چه از یک موسسه خیریه یا یک بازوی دولتی، مهم است؟ اثرات کلان اقتصادی یک برنامه نقدی بزرگ چیست؟ من فقط یک مطالعه تصادفی شده عمده در مورد سوال دوم می شناسم، اما بسیار مهم است و چیزی که مطالعات تصادفی معمولی نمی توانند آن را روشن کنند.
شاید بزرگترین سوال مطرح در مورد برنامه های نقدی مربوط به آنها باشد اقتصاد سیاسی: اگر برنامههای نقدی، از نظر شایستگی، اغلب از برنامههایی که کمکهای غیرنقدی ارائه میکنند (به شکل مسکن یا غذا یا شما چه چیزی دارید)، برتر هستند، چرا نسبتاً نادر هستند؟ چرا سیاستمداران دوست ندارند از آنها عبور کنند؟ چرا برنامههایی مانند افزایش اعتبار مالیاتی کودکان در ایالات متحده در مجالس قانونگذاری شکست میخورد، در حالی که تلاشهایی مانند محافظهکاران بریتانیا برای کاهش مزایای نقدی در سال ۲۰۱۲ با موفقیت انجام شد؟
رابرت گرینشتاین، تحلیلگر قدیمی سیاست شبکه ایمنی DC، مقاله جدیدی دارد که به برخی از این سؤالات می پردازد. او سعی میکند عواملی را بیابد که توضیح میدهند که آیا یک برنامه شبکه ایمنی دولتی در ایالات متحده در طول ۴۰ سال گذشته رشد کرده یا کاهش یافته است. برنامههایی که به کار مرتبط هستند و به طبقه متوسط و همچنین فقرا گسترش مییابند بهتر عمل میکنند. آنهایی که توسط فدرال تامین مالی و اداره می شوند نیز همینطور هستند.
اما یکی از عوامل کلیدی این است که برنامههای رو به رشد موفق، همانطور که گرینشتاین مینویسد، «بهجای نقدینگی مستقیم»، «بهجای نقدینگی مستقیم»، «بهجای نقدینگی مستقیم»، «مزایای نقدی یا نقدی ارائه میکنند». برنامه های مربوط به افراد مسن یا ناتوان از این قاعده مستثنی هستند، اما به طور کلی «نقد مستقیم» برای بقای برنامه مضر است. به مرگ کمک به خانواده های دارای فرزندان تحت تکفل نگاه کنید، یک برنامه رفاهی نقدی که در سال ۱۹۹۷ به پایان رسید، و شکوفایی نسبی کوپن های غذایی، فقط به عنوان یک نمونه.
مقاله گرینشتاین تنها مقالهای نیست که این پرسشها را تحلیل میکند (به مطالعه اخیر زاخاری لیسکوو از ییل و ابیگیل پرشینگ مراجعه کنید که نشان میدهد برنامههای غیرمجاز در میان آمریکاییها محبوبتر از برنامههای نقدی هستند). اما این یک خط تحقیقاتی است که برای سرنوشت پول نقد بسیار مهم است و نسبت به مطالعاتی که به اثرات مستقیم پول نقد بر گیرندگان می پردازد، منابع بسیار کمتری در پشت آن دارد.
باز هم، من از تحقیقات جدید در مورد اثرات فوری پول نقد قدردانی می کنم. سه مطالعه فوق مطمئناً نظرات من را کمی پیچیده کردند. اما برای افرادی که به برنامه های نقدی علاقه مند هستند، این برنامه ها آغاز و نه پایان راه هستند. برای پیشرفت، دستور کار تحقیقاتی باید کمی به جلو حرکت کند، از کاری که پول نقد انجام می دهد تا اینکه چگونه می توان پول نقد را محقق کرد.
نسخه ای از این داستان ابتدا در خبرنامه Future Perfect منتشر شد. برای اشتراک در اینجا ثبت نام کنید!