علاقه میسون کری به آیینها ناشی از ناتوانی او در نوشتن بدون حواسپرتی بود. کری، نویسنده لس آنجلسی، مجذوب عادات کاری نویسندگان مشهوری شد که ظاهراً روزگارشان درگیر کارهای خلاقانه بود. چگونه آنها تا این حد فداکار و سازگار با هنر خود بودند؟ آنها چه قدرت مغزی جادویی داشتند که او نداشت؟
به نظر می رسد، حتی نویسندگان بزرگی مانند فرانتس کافکا و ویرجینیا وولف نویسندگی را کار سختی می دانستند. او کشف کرد آنچه کار را کمی آسانتر میکرد، تعهد آنها به یک مراسم روزانه بود.
در سال ۲۰۱۳، کری منتشر کرد آیین های روزانه: هنرمندان چگونه کار می کنندخلاصهای از زندگینامههای کوچک که عادات و زندگی خاص هنرمندان را مستند کرده است. برای هنرمندانی که کری در مورد آنها تحقیق کرده است، تکرار برای تداوم مراسم بسیار مهم بود. با این حال، این عمل منحصر به طبقه خلاق نیست، و نه – یا باید – فقط در حوزه کار عمل کند. با بازگشت زندگی به حالت عادی جدید پس از همهگیری، مناسک، چه شخصی و چه اشتراکی، میتواند به غنیتر کردن زندگی مردم کمک کند.
هر کسی می تواند یک آیین ساده را طراحی کند و آن را در روز، هفته یا حتی ماه خود ادغام کند. در صومعههای ذن، حتی فعالیتهای معمولی، مانند حمام کردن و غذا خوردن، تشریفاتی دارد و مورد توجه کامل تمرینکنندگان قرار میگیرد. این یک رویکرد آگاهانه به وظایف اساسی را تشویق می کند، و آنها را با یک روحیه تحول آفرین آغشته می کند. این می تواند به سادگی پیاده روی در یک زمان خاص از روز، پختن نان یا تمیز کردن فضای شما باشد. ممکن است در اولین باری که این مراسم را انجام میدهید، تحت تأثیر یک مراسم قرار نگیرید یا تغییر نکند. ممکن است خودآگاه یا پرت شده باشید. اینجاست که تکرار یا آزمایش می تواند کمک کند.
برای مثال، مراسم صبحگاهی کری برای نوشتن، با بیدار شدن او در ساعت ۵:۳۰ صبح شروع می شود. به آشپزخانه می رود، یک فنجان قهوه دم کرده از شب قبل برای خودش می ریزد و می نشیند پشت میزش با کاپوت گرمکنش بالا می نویسد. برخی از روزها، این فرآیند بیشتر از روزهای دیگر شبیه به یک بی قراری به نظر می رسد، اما عادت صبح زود حس آرامش را القا می کند. تکرار انتقال آسان به ذهنیت نویسندگی مورد نظر او را تضمین می کند.
کری یک مراسم را به عنوان فعالیتی توصیف می کند که فرد را به یک ذهنیت متمرکز آسان می کند، یک حالت پایانی که برای تفکر، خلق کردن یا فقط بودن مساعد است. او گفت: «آیینها انتقالی را به سمت یک حالت متفاوت ذهنی یا عاطفی ایجاد میکنند و نشان میدهند. این می تواند برای هر فردی متفاوت به نظر برسد، اما این مفید است که به مراسم به عنوان یک فعالیت آرامش بخش و مراقبه نگاه کنیم که به شرکت کننده اجازه می دهد از نظر فیزیکی و ذهنی حضور داشته باشد. در اینجا نحوه فکر کردن به پیدا کردن و نگهداری یکی از خودتان آمده است.
تفاوت بین یک آیین و یک روتین چیست؟
در مواردی مانند کری، یک مراسم ممکن است شبیه یک روال معمول باشد. (کری اعتراف کرد که عنوان اصلی کتابش این بود کار های روزمره، اما یک ویرایشگر پیشنهاد تغییر آن را به تشریفات روزانه در آخرین لحظه.) تفاوت، به گفته مناسک، با نیت فرد مشخص می شود.
کلمه “روتین” مفهومی متمایز از تشریفات دارد. این حاکی از یک حس سفت و سخت از ساختار، با اولویت مدیریت زمان و بهره وری است. یک فرد ممکن است به خاطر دستیابی به موفقیت – ایده آلی که با ایده آل های سرمایه داری کار و تولید گره خورده است – به جای لذت شخصی یا تحقق معنوی تکیه کند. جامعه مجذوب زندگی درونی افراد بسیار موفق و پایبندی آنها به عادات تسلیم ناپذیر است. کتابها و مقالات خودیاری خوانندگان را تشویق میکنند تا از برنامههای جاهطلبانه صبحگاهی کارآفرینان تقلید کنند، و اغلب موفقیت مالی آنها را به این طرز فکر منظم نسبت میدهند. در همین حال، ابزارها و برنامههای بهرهوری بهعنوان میانبری برای بهینهسازی خود برای کارآمدتر به مصرفکنندگان عرضه میشوند.
کاترین بل، محقق دینی، در نوشته اصلی خود در مورد مناسک، توصیه کرد که از ارائه یک تعریف محکم برای اینکه چه چیزی تشریفات را تشکیل می دهد، خودداری کنید. در حالی که ممکن است بین آنچه به عنوان یک «آیین معتبر» و یک «فعالیت آیینمانند» تلقی میشود، تفاوتهایی وجود داشته باشد، بل مردم را تشویق میکند که به جای محدود کردن بیرویه خود به یک ایدهآل تعریفشده، روی ویژگیهای فرآیند تمرکز کنند. به عبارت دیگر، بسیاری از فعالیت ها می توانند تبدیل به تشریفات شوند. بستگی به این دارد که فرد چگونه به آنها برخورد کند.
تشریفات را نباید صرفاً به عادات مکانیکی تقلیل داد. محقق دیل رایت، در تحقیق خود در مورد آیینهای ذن بودایی، معتقد بود که این فرآیند میتواند «تحول منظم تمرینکننده» را به گونهای تسهیل کند که روال بیمعنایی نمیتواند. پس می توان به تشریفات به عنوان یک سلف معنوی برای روال فکر کرد.
به گفته کیت ساوتورث، هنرمند لندنی که آثارش ریشه در تشریفات دارد، آیین ها می توانند یک فرآیند هنری، یک مراقبه، یک جشن جمعی یا یک عمل ساده مشاهده باشند. ساوت ورث گفت: «آیین ها اغلب یک هدف دارند. من فکر میکنم چارچوب این قصد به اندازه اجرای آن مهم است.» او افزود که این نوعی مقاومت است، “ترک کردن ذهن منطقی عادت و روال.”
من بعد از خواندن مجذوب ابداع آداب و رسوم روزانه خودم شدم ناپدید شدن آیین ها، توسط فیلسوف آلمانی بیونگ چول هان. هان استدلال کرد که مناسک زندگی را تثبیت می کند. آنها «فناوریهای موقتی برای اسکان خود» هستند و پناهگاهی ذهنی از بیوقفه بودن رسانههای اجتماعی و دنیای پرشتاب ما فراهم میکنند. برای من، این پناهگاه در قالب یک تمرین یوگا در صبح زود آمد. این یکی از اولین کارهایی است که بعد از بیدار شدن از خواب انجام می دهم تا خودم را در بدنم ثابت کنم. من موسیقی نمینوازم یا جریان خاصی اجرا نمیکنم، اگرچه یک سری کششها و حرکات آشنا را دنبال میکنم.
هان به طور گسترده در مورد افول مناسک جمعی در جوامع سکولار می نویسد، اما او بازگشت به روش های قدیمی تشریفات را پیشنهاد نمی کند. در عوض، او خوانندگان را تشویق میکند تا آیینهای جدیدی را شکل دهند که در برابر کالایی شدن مقاوم هستند.
Southworth تاکید می کند که برای شرکت در یک مراسم (برخلاف، مثلاً، رژیم مراقبت از پوست) نیازی به خرید چیزی یا پرداخت پول ندارید. در واقع، او افراد را تشویق میکند تا با اشیایی که قبلاً دارند یا عادتهای موجود خود را خلاق کنند. او به تمرین خود در جمع آوری آب باران به عنوان نمونه ای اشاره می کند که نیاز به انجام روزانه کمی دارد. هنگامی که ساوتورث به اندازه کافی آب باران جمع کرد، آن را با مقداری شیر آجیل مخلوط کرده و گیاهان خود را آبیاری می کند. او گفت: «این اقدامات کوچک و بسیار هدفمند است که توجه من را به آنچه در دنیای بیرون میگذرد جلب میکند. “آیین ها با ناخودآگاه سروکار دارند، با ایجاد این ارتباطات با دیگران یا طبیعت از طریق هنر یا فعالیت.”
مراسم شما ممکن است برای دیگران احمقانه یا عجیب به نظر برسد، اما این نباید شما را دلسرد کند
هنگامی که یک آیین نوشته یا توضیح داده می شود، این فعالیت می تواند برای افراد خارجی بسیار ساده یا بی ثمر به نظر برسد. به گفته تمرینکنندگان، بهترین راه برای درک یک آیین، درگیر شدن با آن است، حتی اگر این مشارکت محدود به همدلی باشد. رایت، محقق ذن بودایی، مینویسد: «از منظر یک بیگانه، مناسکی که دیگران انجام میدهند، فقط به دلیل فاصله گرفتن از آنها، همیشه توخالی و بی معنا به نظر میرسند.
این میتواند به این دلیل باشد که مناسک از لحاظ تاریخی دارای مضامین مذهبی یا معنوی بوده و اغلب در اجتماع با دیگران انجام میشود. در راستای استدلال هان مبنی بر اینکه تشریفات جمعی در حال ناپدید شدن هستند (حداقل در زمینه غربی)، کری اذعان داشت که رویکرد او به مناسک، مسئولیتی را بر عهده افراد می گذارد تا به آنچه برای آنها مفید است بیایند. برخی از هنرمندان حتی در توصیف روند خود به عنوان آیینی مردد هستند، اگرچه رفتارهای توصیف شده آنها از همان الگوها پیروی می کند. او گفت: “تشریفات زیادی وجود ندارد که ما به ارث می بریم، بنابراین باید آن را برای خود جبران کنیم.”
در نتیجه، این شیوهها بسیار شخصیسازی شدهاند و ممکن است برای دیگران کاربرد نداشته باشند یا حتی منطقی نباشند. اینگرید روجاس کنترراس، نویسنده، هنگام کار همیشه لباسی به رنگ آبی متمایز میپوشد، زیرا تصویر کردن رنگ به او کمک میکند تمرکز کند و وارد یک «خلسه خوابآلود» شود. کارگردان، دیوید لینچ، دو بار در روز در جلسات ۲۰ دقیقهای مدیتیشن میکند، تمرینی که او از سال ۱۹۷۳ هر روز انجام داده است. و تونی موریسون رماننویس ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشد، قهوه درست میکرد و طلوع خورشید را تماشا میکرد. او به پاریس ریویو گفت: با دیدن طلوع اولیه خورشید او را قادر ساخت که بنویسد: “این مراسم شامل آمادگی من برای ورود به فضایی است که فقط می توانم آن را غیر سکولار بنامم.”
برای این هنرمندان، تشریفات از محصول خلاقانه آنها جدایی ناپذیر است – که به نوبه خود با معیشت آنها گره خورده است. با این حال، تشریفات می توانند کاملاً جدا از هر شکلی از کار که می تواند پولی باشد. درست کردن یک کاسه جو می تواند یک مراسم صبحگاهی باشد. فعالیتهایی مانند روزنامهنگاری یا خواندن شعر نیز همینطور است.
لازم نیست همه ی تشریفات، تلاش های روزانه باشند. مناسک همچنین می تواند در اطراف برخی رویدادهای نجومی یا تقویمی مانند ماه کامل یا انقلاب تابستانی اجرا شود. (برخی از تعطیلات مدرن ما، مانند عید پاک و هالووین، از جشن های بت پرستی که دارای عناصر تشریفاتی بود وام می گیرند.)
ساوتورث از تقویم آیینی پیروی میکند که از جشنهای سلتیک باستان و انقلابهای بت پرست اطلاعرسانی میشود و دوست دارد آیینهایی را برای نشان دادن انتقال از یک فصل به فصل دیگر انجام دهد. مراسم انقلاب زمستانی او در سال گذشته در طول سه روز برگزار شد: ساوتورث در روز اول طرحی از زغال چوب خلق کرد، در روز دوم مقداری از آن را مالش داد و هنگام غروب با نقاشی خود نشست تا از تاریکی انقلاب استقبال کند. او در یک وبلاگ آموزشی نوشت: “از عمق، سکون و سکوت تاریکی لذت ببرید.” “وقتی آماده شدید، شمعی روشن کنید تا از بازگشت نور استقبال کنید.”
آزمایش کنید و از آن لذت ببرید. مردم تغییر می کنند، و مناسک نیز می توانند.
چه مراسمی روزانه باشد چه جشنی، ساوتورث مردم را تشویق به آزمایش می کند. او گفت: «اگر مراسمی برای شما مناسب است، به غریزه درونی خود اعتماد کنید و شرایط را طوری تغییر دهید که احساس خوبی داشته باشید. مطمئن شوید که زمینه ای برای مراسم یا ایده ای در مورد دلیل انجام آن دارید. نیت – و در برخی موارد، تکرار – کلیدی است. در حالی که ساوثورث راهنماهای آیینی خود را منتشر کرده است، او فکر نمی کند که قوانین سفت و سخت لازم باشد. در عوض، آنچه مهم است طرز فکری است که شرکت کننده به تمرین می آورد.
یک تشریفات ممکن است همیشه اثر مورد نظر شرکت کننده را ایجاد نکند، به خصوص در اولین تلاش های آنها. برای ذن بودایی ها، ماهیت تکراری کنش های آیینی، بدن را به گونه ای شرایط می دهد که وضعیت ذهنی مطلوب به دنبال داشته باشد. Southworth یک رویکرد روانتر و مبتدیپسند برای آیینهای معمولی ارائه میدهد. او گفت: «به آن به عنوان راهی برای رها کردن روزمره فکر کنید. «آیین مانند یک شعر است. هیچ راه غلط یا درستی وجود ندارد.»
حتی بهتر اینجاست تا توصیههایی با منبع عمیق و کاربردی ارائه دهد تا به شما کمک کند زندگی بهتری داشته باشید. آیا در مورد پول و کار سوالی دارید. دوستان، خانواده و جامعه؛ یا رشد و سلامت شخصی؟ سوال خود را با پر کردن این مطلب برای ما ارسال کنید فرم. ممکن است آن را به یک داستان تبدیل کنیم.