اگر از یک مرد همجنس گرا از شهر نیویورک در مورد جزیره آتش بپرسید، به احتمال زیاد او حداقل دو داستان خواهد داشت. یکی در مورد بهترین شب زندگی آنها خواهد بود. دیگری در مورد بدترین خواهد بود. همچنین یک احتمال بسیار قوی وجود دارد که هر دو شب یکسان باشند. این خاطرات احتمالاً شامل دوستان، غریبه های خوش تیپ، ساحل، طلوع آفتاب، جکوزی، آزار و اذیت شدن توسط دختران دبیرستانی که در تعطیلات تابستانی خود در فروشگاه مواد غذایی Pines Pantry کار می کنند، خنده های جیغ می کشند، و شاید برخی از قسمت هایی که آنها نمی کنند. کاملا به یاد داشته باشید
این جادوی جزیره آتش و مکانهایی مانند آن است (Provincetown، Rehoboth Beach، Palm Springs، و غیره) برای دههها، این مناطق عجیب و غریب در United Stares به افراد LGBTQ اجازه میدهند تا مراقبتهای خود را پایین بیاورند و لذتبخشترین زندگی خود را داشته باشند – رابطه جنسی. ، عشق، دوستی، و همه چیز در این بین – بدون نگرانی در مورد مقبولیت.
با این حال، به ندرت پیش میآید که این داستانها، با دههها و دهههای تاریخی، در واقع الهامبخش فیلمهای جریان اصلی شوند و از پشتوانه مالی ناشی از آن برخوردار شوند. جریان اصلی هالیوود در مورد نمایش داستان های اقلیت ها، چه رسد به فانتزی های جنسی و رمانتیک مردان عجیب و غریب، سابقه اکراه دارد. این بدان معنا نیست که عاشقانههایی با محوریت مردان همجنسگرا ساخته نشدهاند، اما معمولاً فیلمهای مستقل هستند.
اخیراً، رامکامهای رایج خانواده پسند مانند سال ۲۰۱۸ عاشق سیمون و سال ۲۰۲۱ تمام راه تنها هستم آزاد شده اند، اما جزیره آتش اولین کمدی از دو کمدی پرمخاطب است که در چند ماه آینده اکران می شود (بیلی آیچنر برادران در پایان سپتامبر منتشر خواهد شد) که قول می دهند از زندگی جنسی مردان همجنس گرا دوری نکنند.
به همین دلیل کارگردان Andrew Ahn جزیره آتش برجسته می شود. این فیلم روز جمعه در Hulu پخش میشود و دو مرد دگرباش آمریکایی آسیایی را به عنوان بازیگران اصلی آن بازی میکنند، و شامل هیچ تراژدی یا جنجالی نمیشود (معمولاً از نوع داستانهای همجنسگرایان که هالیوود به آن تکیه میکند). این رام کام شاد که توسط جوئل کیم بوستر، کمدین و با بازی آن نوشته شده است، حماقت، شیرینی، رابطه جنسی، بدجنسی و عشقی را که یک هفته با دوستان در جزیره همنام نیویورک گذرانده است را به تصویر می کشد.
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23603270/FI_06002.jpg)
تمام نتهای مورد نیاز برای این ژانر را برآورده میکند، و حتی در برخی نظرات متفکرانه درباره میل مردان همجنسگرا، و دوستیهای افلاطونی بین مردان همجنسگرا صحبت میکند – در فیلمها و تلویزیونها یک موضوع آزاردهنده وجود دارد که شخصیتهای مرد همجنسگرا را عاشقانه جفت میکند.
اگر تا به حال تعطیلات تابستانی را رزرو نکرده باشید، فیلمبرداری طلایی و پرآفتاب فیلم نیز احتمالاً باعث ایجاد FOMO خواهد شد. بهعنوان یک همجنسگرای طولانی مدت، کمی نگران فسقآمیز بودن جزیره آتش بودم – قفسهی گوشت (که علیرغم نامش شامل یک قصاب صنعتگر نیست)، مهمانی لباسهای زیر در کاخ یخی، اتاق پشتی در مهمانی لباسهای زیر ( دقیقاً همانطور که به نظر می رسد) – در تلاش برای جلوگیری از توهین به توده های جریان اصلی سرکوب می شوند. به هر حال، داستانهای همجنسگراها وقتی که مردان همجنسگرا رابطه جنسی لذتبخش و داغی در آنها ندارند، بهطور تصاعدی راحتتر به فروش میرسند.
اما Ahn و Booster این ترسها را در طول فیلم تسکین میدهند و نوح (تقویتکننده) با بیاحترامی از جین آستن نقل قول میکند و در حالی که آشفتگی یک شبانهروز را مرتب میکنند (برای ثبت، نوح به دنبال همسر نیست). بعداً در فیلم، Ahn نورپردازی میکند و جشن لباس زیر فوقالذکر را اجرا میکند تا حتی جذابتر از آنچه در واقعیت است به نظر برسد.
خود بوستر گفته است که اهمیتی نمیدهد که مخاطبان مستقیم جوکها و ارجاعهای او را دریافت نکنند – هر کسی که بعد از دیدن فیلم هنوز در مورد Meat Rack کنجکاو باشد، باید شخصاً از آن بازدید کند.
نوح و دوستانش اکثراً در مأموریتی برای یافتن آقای Right Now هستند، اما فیلمنامه Booster عمیق تر می شود. در حالی که هدف موضوعی کاوش در میل جنسی معمولاً به روشی ساده و آسان انجام می شود، بوستر با ایده های زیبایی و قدرت دست و پنجه نرم می کند و تشخیص می دهد که چرا، به ویژه برای مردان همجنس گرا، این آرزوی شکننده است.
برای آنچه که به عنوان یک کمدی رمانتیک خارق العاده در مورد اینکه جزیره آتش جادویی می تواند باشد، بوستر به قلمرو احساسی جاه طلبانه و ناراحت کننده قدم می گذارد و داستانی در مورد اینکه چگونه فرهنگ مردان همجنس گرا به ظاهر و ارزش خالص یک نوع خاص از مردان امتیاز می دهد و به طور همزمان می گوید. چگونه می تواند مردانی را که با آن قالب مناسب نیستند کاهش دهد. این آسیب پذیر و صادق است و فیلم برای آن عاقلانه تر است. Booster و Ahn درک می کنند که دنیایی که شخصیت های آنها در آن زندگی می کنند همیشه سخاوتمندانه یا مهربان نیست. فیلم غم انگیز آنها همچنین نشان می دهد که علیرغم بی رحمی های زندگی همجنس گرایان، هرگز به این معنا نیست که آن ها فاقد عشق هستند.
بزرگترین حرکت بازاریابی در فروش جزیره آتش این بوده است که قرار است تفسیری خرابکارانه از جین آستن باشد غرور و تعصب، بی شباهت به سال ۱۹۹۵ نیست بی خبر بازگو می کند اما با بچه های محبوب و ثروتمند بورلی هیلز. معمولا، انباشتن هر فیلمی در برابر فیلم کلاسیک شوخ طبع و خودآگاه امی هکرلینگ غیرمنصفانه است، اما جزیره آتش خود را حفظ می کند.
نوح، پرستاری با نسبت شانه به باسن حسادتانگیز، لیزی بنت فیلم است، اما بدبینتر. او به دنبال شوهر نیست و از ارزی که عضلات شکمش برای او میتوانند بسیار آگاه است. او با «خواهرانش» هاوی (بوون یانگ)، لوک (مت راجرز)، کیگان (توماس ماتوس) و مکس (توریان میلر) در حال حرکت دیوانهوار – یک اوبر و یک کشتی گران قیمت – به جزیره آتش است. خانواده منتخب نوح، بنت های جزیره آتش هستند. آنها دقیقاً ثروتمند نیستند و با یک لزبین به نام ارین (مارگارت چو)، که از Cherry Grove، بخش لزبین های جزیره تبعید شده است، اقامت می کنند. به دلیل بی ثباتی مالی ارین، این آخرین هفته آنها در جزیره آتش است.
نوح و هوی، که جین بنت از جزیره آتش است، بهترین دوستان هستند. آنها همچنین هر دو همجنسگرای آمریکایی آسیایی هستند، و به همین دلیل تجربیات مشابهی را در دوران رشد به اشتراک میگذارند. کلیشهها، ایدههای مردانگی، تعصبات گاه به گاه ریشهدار در فرهنگ مردان همجنسگرا، ممکن است به سختی بتوان آن را کاملاً احساس کرد، اگر شما غیرعادی و آسیایی بزرگ نشده باشید. همانطور که گفته شد، Ahn و Booster این درک ناگفته را با تفکر ترجمه می کنند، و اطمینان حاصل می کنند که لازم نیست پویایی آنها را به طور کامل درک کنید تا به راحتی با آن همدلی کنید.
نوح میخواهد هاوی را آرام کند و قول میدهد تا زمانی که بهترین دوستش نخوابد با کسی نخواهد خوابید. در ظاهر، به نظر نیت خوبی است. نوح فقط می خواهد که همه هاوی را همانطور که نوح او را می بیند ببینند. اما نیاز نوح به وادار کردن هوی به اینکه هوی مورد نیاز باشد منعکس کننده ناامنی های او و اعتراف ضمنی او به این موضوع است که هوی ممکن است به طور سنتی جذاب نباشد وقتی صحبت از استانداردهای زیبایی مردان همجنس گرا باشد.
این ناامنیها در عشق هووی، چارلی (جیمز اسکالی)، متخصص اطفال جدی، ویل آقای دارسی (کنراد ریکامورا)، و گروه دوستانشان از مردان همجنسگرای مرفه و مرفه سفیدپوست، شکل انسانی پیدا میکنند.
گروه خانه زیبایی دارد، اما باعث می شود دیگران احساس دعوت نشدن کنند. آنها غیر دوستانه هستند، اما فقط پشت سر شما صحبت می کنند. و اگر چه آنها می گویند که برای شام می آیند و چگونه سرگرم کننده این خواهد بود، آنها هرگز ظاهر نخواهند شد و نمی توانند به خود زحمت بدهند که چرا توضیح دهند. دوستان چارلی فکر نمی کنند که هاوی به اندازه کافی خوب باشد – محاسبات خوش تیپ و موفق بودن – برای بودن با چارلی.
تماشای نویسندهای مانند بوستر که کمعمق بودن این شبیهسازیهای عروسک بدجنس کن را با نامهایی مانند «برادن» و اسپیدوسهای طراح آنها نشان میدهد، لذت زیادی دارد. سفیدپوست بودن، ثروتمند بودن و داشتن شخصیت های فوق العاده شما را در اوج سلسله مراتب موقعیت اجتماعی همجنس گرایان قرار می دهد. هاوی و نوح و جزیره آتش بنت در این مقیاس اندازه گیری نمی کنند و آنها را می بلعد.
آشفتگی ایجاد شده توسط این خدمه همجنسگرای سفیدپوست و بسیاری از افراد مشابه آن این سوال را ایجاد می کند که چرا مردم در وهله اول به جزیره دختر بدجنس می روند. چرا زحمت؟ آیا وعده یک شبانه روزی واقعا ارزشش را دارد؟
هاوی شروع به این سوال می کند که چرا چارلی حتی به او علاقه مند است. نوح نیز پتانسیل بلندمدتی را در چارلی نمی بیند، حتی اگر چارلی و ویل پاکتر و مهربانتر از شرکتی که دارند به نظر می رسند. فیلم زمان زیادی را صرف نشان دادن این نکته به ما می کند که نوح و هاوی هر دو بسیار باهوش و مهربان هستند و نمی توانند به این دنیای سطحی کشیده شوند، اما میل اینگونه نیست.
:no_upscale()/cdn.vox-cdn.com/uploads/chorus_asset/file/23603273/zFI_01455.jpg)
هیچ قانون، هیچ دلیل، هیچ منطقی وجود ندارد، وقتی صحبت از اینکه بخواهید توسط کسی زیبا دیده شوید وجود ندارد که فکر می کنید زیباست. هاوی و نوح هر دو با این خواسته دست و پنجه نرم می کنند، چه دیوارهای احساسی ایجاد کنند و نگذارند کسی نزدیک شود یا به اندازه کافی دراز و نشست انجام دهند به این امید که قسمت های ظالمانه سیستم را دور بزنی. در مجموع، این دیدگاه آسیب پذیر و صادقانه بوستر در مورد غیرمنطقی بودن میل مردان همجنس گرا است. این دیدگاهی است که جریان اصلی هالیوود همیشه جایی برای آن ایجاد نکرده است، به همین دلیل است جزیره آتش به عنوان “پیشگامانه” توصیف می شود.
در قلب جزیره آتش این ایده است که دوستی عجیب و غریب نوع خود عشق است. همجنس گرا یا دگرباش بودن اغلب با تمایلات جنسی گره خورده است، اما در عین حال به معنای زندگی کردن است که لزوماً شبیه آن چیزی نیست که برای ما تجویز شده است. دوستی در زندگی عجیب و غریب اشکال مختلفی دارد و هر کدام در نوع خود خاص هستند. برای افراد LGBTQ، دوستی می تواند رستگاری، مغذی، خانوادگی، شجاعانه و محبت آمیز باشد به گونه ای که به اندازه عشق رمانتیکی که آستن در مورد آن نوشته ارزشمند است.
جزیره آتش به همان اندازه که یک نامه عاشقانه برای بهترین دوستانمان است، آن همنوعانی که به زندگی ما شادی می بخشند، همانطور که یادآوری می کند که این دوستی ها می توانند زودگذر باشند و باید آنها را گرامی داشت. عشق بین دوستان در جزیره آتشبه خصوص هاوی و نوح، بسیار قانعکنندهتر و قانعکنندهتر از عشق رمانتیک بین سرنخهای فیلم است که قرار است ریشه آن را داشته باشیم. یانگ و بوستر وقتی با هم هستند ترق میزنند.
فکر می کنم به این دلیل است که آن دسته از دوستان زیبایی را در ما می بینند و بهترین ها را برای ما می خواهند. حتی گاهی برای ما بهتر از خودشان می خواهند. آنها سخاوتمند و مهربان هستند در حالی که دنیا اینطور نیست. و آنها به ما اجازه می دهند که واقعی ترین خودمان باشیم. این هم نوعی عشق است، عشقی که با کمال میل فیلمهای بیشتری دربارهاش ببینم.